جان من است او

سلام بر شما دوستان و بازدید کننده گان گرامی سایت مولیزی.به سایت خودتون خوش آمدید.درادامه با ما همراه باشید تا یک غزل دیگر از مولانا بنام جان من است او هی مزنیدش را تقدیم شما علاقه مندان به شعر و ادب فارسی کنم.

ممنون از نگاه گرمتان.

شعر جان من است او هی مزنیدش

غزل شماره 1280

شاعر: مولانا,دیوان شمس

غزل:

جان من است او هی مزنیدش تفسیر

بیت1: روح و روان من شمس است او را آزار ندهید ، آن من یعنی مال من ،او پادشاه وجود من است ،او را از من مرتب جدا نکنید (هی مبریدش ).

بیت2: شمس مایه حیات و زندگی من است برای تکامل وجودم نیازمند او هستم ،عالمی را که به من مینمایند از بهشت هم زیباتر و سرسبزتر است .

بیت3: مقایسه بین بهشتی که خود مولانا تا قبل از آشنایی باشمس تصور کرده بود
و عالم معنا یا بهشت موعودی که شمس ذکر کرده را بیان میکند و میگوید
اصلا قابل قیاس نیستند .

بیت4: متصل ،پیوسته ،ملحق ،در اصطلاح عرفا به کسی که به وصل خدارسیده است متصل یا واصل میگویند .
شمس عارفی واصل و راه ارتباط من باخداست .(معتدل، ایجاد کننده اعتدال )
او باعث روشنی ضمیر انسان میشود او را به نزد خود فراخوانید .

بیت5: اگر از روی قیل و قال و توهم در این دایره مستی هوی نفس کسی سریر آورد
و خودنمایی کرد. یا ایجاد آشوب کرد مانع او شوید (سرببریدش، همانجا آتش
هوس و قال را خاموش کنید ).

بیت6: هر انسان با خیالات و توهمات ذهن اسیر قال (عام ) در این دایره قرار بگیرد باید ازاندیشه رهاشده و در جرگه خاصان و سالکان قرار بگیرد و در طی طریق سلوک خامی خود را از دست بدهد و پخته شده به تکامل روح برسد .

متاسفانه معنی بقیه ابیات بافت نشد.

جان من است اونامجو

در ادامه شما عزیزان این آهنگ زیبا را از محسن نامجو بنام آن من است او می شنوید.

برای دانلود آهنگ اینجا کلیک کنید.

جان من است او محسن چاوشی

در ادامه شما عزیزان این آهنگ زیبا را از محسن چاوشی بنام متصل می شنوید.

دانلود آهنگ با کیفیت خوب (128)

دانلود آهنگ با کیفیت عالی (320)

متن آهنگ محسن چاوشی:

جان من است او هی مزنیدش
حال من است او هی مبریدش
آب من است او نان من است او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصل است او معتدل است او
شمع دل است او پیش کشیدش
جان من است او هی مزنیدش
آن من است او هی مبریدش
آب من است او نان من است او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصل است او معتدل است او
شمع دل است او پیش کشیدش
هر که ز غوغا وز سر سودا
سرکشد اینجا سر ببریدش
عام بیاید خاص کنیدش
خام بیاید هم بپزیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصل است او معتدل است او
شمع دل است او پیش کشیدش
جان من است او هی مزنیدش
آن من است او هی مبریدش
آب من است او نان من است او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصل است او معتدل است او
شمع دل است او پیش کشیدش

 

امیدوارم از مطالب ارائه شده راضی بوده باشید.

با تشکر مولیزی.

غزل دیگر از مولوی چه دانستم که این سودا.