در بادیه عشق تو کردم سفری
در بادیه عشق تو کردم سفری
سلام و صد درود خدمت شما بازدید کنندگان سایت مولیزی.سپاس که سایت ما را برگزیدید. دراین پست قصد دارم تا برای شما عزیزان این رباعی زیبا را از حضرت مولانا بیان کنم.
ممنون که تا آخر پست با ما همراه خواهید بود.
شعر در بادیه عشق تو کردم سفری
شاعر:مولوی,دیوان شمس,رباعیات
شماره رباعی:1852
در بادیهٔ عشق تو کردم سفری
تا بو که بیابم ز وصالت خبری
***
در هر منزل که مینهادم قدمی
افکنده تنی دیدم و افتاده سری
***
مولانا
جلالالدین محمد بلخی در ۶ ربیعالاول (برابر با ۱۵ مهرماه) سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطانالعلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بود و نسبت خرقهٔ او به احمد غزالی میپیوست. وی در عرفان و سلوک سابقهای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی میدانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی؛ پرچمداران کلام و جدال با او مخالفت کردند. از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را علیه او برانگیخت. سلطانالعلما احتمالاً در سال ۶۱۰ قمری، همزمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچ کرد و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد.
رباعیات
رباعیات مولانا بخشی از دیوان اوست. این قسمت از آثار مولانا در مطبعهٔ اختر (اسلامبول) به سال ۱۳۱۲ هجری قمری به طبع رسیده و متضمن ۱۶۵۹ رباعی یا ۳۳۱۸ بیت است که بعضی از آنها به شهادت قرائن از آن مولاناست و دربارهٔ قسمتی هم تردید قوی حاصل است و معلوم نیست که انتساب به وی درست باشد.
منبع:ویکی پدیا
سپاس که وقت گران قدرتان را به مولیزی اختصاص دادید.