شنیدم که بغداد نیمی بسوخت

شنیدم که بغداد نیمی بسوخت

شنیدم که بغداد نیمی بسوخت

شنیدم که بغداد نیمی بسوخت

با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما همراهان گرامی سایت محبوب مولیزی.در ادامه با ما همراه باشید تا این غزل زیبا و پند آموز را از حضرت سعدی را تقدیم تان کنم.

با تشکر از نگاه گرم شما عزیزان.

شعر شبی دود خلق آتشی برفروخت شنیدم که بغداد نیمی بسوخت

شاعر: سعدی,بوستان سعدی,باب اول در عدل و تدبیر و رای

نام شعر: شبی دود خلق آتشی برفروخت

متن شعر:

شبی دود خلق آتشی برفروخت

شنیدم که بغداد نیمی بسوخت

**********

یکی شکر گفت اندران خاک و دود

که دکان ما را گزندی نبود

**********

جهاندیده‌ای گفتش ای بوالهوس

تو را خود غم خویشتن بود و بس؟

**********

پسندی که شهری بسوزد به نار

اگر چه سرایت بود بر کنار؟

**********

به جز سنگدل ناکند معده تنگ

چو بیند کسان بر شکم بسته سنگ

**********

توانگر خود آن لقمه چون می‌خورد

چو بیند که درویش خون می‌خورد؟

**********

مگو تندرست است رنجوردار

که می‌پیچد از غصه رنجوروار

**********

تنکدل چو یاران به منزل رسند

نخسبد که واماندگان از پسند

**********

دل پادشاهان شود بارکش

چو بینند در گل خر خارکش

**********

اگر در سرای سعادت کس است

ز گفتار سعدیش حرفی بس است

**********

همینت بسنده‌ست اگر بشنوی

که گر خار کاری سمن ندروی

**********

منبع: ویکی نبشته

معنی شعرشنیدم که بغداد نیمی بسوخت

بیت1:

شبی در بغداد آتشی افروخته شد و نیمی از شهر در آتش سوخت.

 

بیت2:

شخصی در میان آن گرد و خاک و دود، بخاطر اینکه مغازه‌اش آسیبی ندیده بود، خدا را شکر می کرد.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  یار مرا غار مرا

 

بیت3:

مرد جهان دیده ای به او گفت:ای هوس باز خود پرست، آیا تنها در فکر خودت هستی؟(فکر مال و منال خودت هستی)؟!

 

بیت4:

راضی هستی که یک شهر در آتش بسوزد، در حالی که خانه خودت از این آتش بدور باشد؟

بیت5:

بجز شخص سنگ‌ دل، کسی معده‌اش را از غذا پر نمی‌کند در حالی که می‌بیند که دیگران از گرسنگی به شکمشان سنگ بسته‌اند.

بیت6:

اصلا ثروتمند چگونه می‌تواند لقمه غذا را بخورد وقتی که می‌بیند شخص فقیر غم و اندوه فراوان دارد؟

 

بیت7:

هرگز نگو که کسی که از بیمار پرستاری می‌کند، خودش سالم است چرا که او هم همانند بیمار، از غصه مریض به خود می‌پیچد.

بیت8:

هنگامی که دوستان شخص نازک دل به مقصد می‌ رسند، آن شخص نازکدل از نگرانی خوابش نمی‌برد چرا که بازماندگان راه هنوز نرسیده‌اند.

بیت9:

 

هنگامی که پادشاهان می‌بینند که خری که بار خار و خاشاک دارد، در گل فرو رفته است، در دل خود بار غم را تحمل می‌کنند

بیت10:

برای رسیدن به خانه خوشبختی، یک سخن از سخنان سعدی کافی است.

 

بیت11:

اگر گوش فرا دهی(بشنوی)، همین یک سخن برای تو کافی است: اگر خار بکاری، یاسمن برداشت نخواهی کرد.

پایان.

 

 

 

سپاس از این که تا آخر پست همراه ما بودید.

با تشکر مولیزی.

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.