صنما جفا رها کن
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما بازدیدکننده گرامی.مولیزی مفتخر است که بار دیگر به شما عزیزان اطلاع رسانی می کند.در این پست قصد دارم که یک غزل دیگر از مولانا را تقدیم تان کنم.
سپاس از این که تا آخر پست همراه ما خواهید بود.
شعر صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
غزل شماره 767
شاعر: مولوی,غزلیات
غزل:
صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد
**************
ز فلک فتاد طشتم به محیط غرقه گشتم
به درون بحر جز تو دلم آشنا ندارد
**************
ز صبا همیرسیدم خبری که میپزیدم
ز غمت کنون دل من خبر از صبا ندارد
**************
به رخان چون زر من به بر چو سیم خامت
به زر او ربوده شد که چو تو دلربا ندارد
**************
هله ساقیا سبکتر ز درون ببند آن در
تو بگو به هر کی آید که سر شما ندارد
**************
همه عمر این چنین دم نبدست شاد و خرم
به حق وفای یاری که دلش وفا ندارد
**************
به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
چه غمست عاشقان را که جهان بقا ندارد
**************
برویم مست امشب به وثاق آن شکرلب
چه ز جامه کن گریزد چو کسی قبا ندارد
**************
به چه روز وصل دلبر همه خاک میشود زر
اگر آن جمال و منظر فر کیمیا ندارد
**************
به چه چشمهای کودن شود از نگار روشن
اگر آن غبار کویش سر توتیا ندارد
**************
هله من خموش کردم برسان دعا و خدمت
چه کند کسی که در کف به جز از دعا ندارد
**************
صنما جفا رها کنمعنی
متاسفانه معنی این شعر پیدا نشد.
طشت از بام افتادن معنی: بی آبرو و رسوا شدن ، آنچه پوشیده بوده برملا گشتن
معنی بیت: وثاق یعنی سرا , خیمه یا خانه
در این بیت مولانا محبوبش را به راهزنی تشبیه می کند که لباس های او را به غارت می برد و می گوید حالا که چیزی برای از دست دادن ندارم نزد این راهزن بروم!
صنما جفا رها کن نامجو
در ادامه این آهنگ زیبا را از محسن نامجو بنام صنما را می شنوید.
صنما جفا رها کن شجریان
در ادامه این آهنگ زیبا را از استاد شجریان بنام صنما را می شنوید.
سپاس که نگاه زیبایتان را به سایت مولیزی اختصاص دادید.
مطلب پیشنهادی: