عکس برای استوری برف
سلام به بینندگان گرامی سایت مولیزی،دوستان براتون یه چندتا عکس برای استوری برف گذاشتیم .ممنونم که با نگاه گرمتان همراه ما هستید.
نــــه حوصله ی دوست داشتن را دارم
نــــه میخواهم کسی دوستم داشته باشد
ایـــن روزها سردم مثل دی… مثل بهمن… مثل اسفند… مثل زمستان
احساسم یـــخ زده… آرزوهایم قندیل بسته…
امیدم زیر بهمن سرد احساسم دفن شده…
نـــه به آمدنی دلخوشم و نـــه از رفتن کسی غمگین…
ایـــن روزها پـــر از “سکوتم”
دلم یک زمستان سخت میخواهد
یک برف، یک کولاک به وسعت تاریخ !
که ببارد
که ببارد
که ببارد
و تمام راهها بسته شود
و تو چاره ای جز ماندن نداشته باشی
تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت
میتوان گفت که من چلچله باغ توام
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف
سخت محتاج به گرمای توام
آدم ها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند
و ناپدید می شوند
یکی در مه
یکی در غبار
یکی در باران
یکی در باد
و بی رحم ترینشان در برف …
پیش رویم چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر، آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام منزلگه اندوه و درد و بدگمانی،
کاش چون پاییز بودم…
به شقایق سوگند که تو برخواهی گشت ،من به این معجزه ایمان دارم ،منتظر باید بود تا زمستان برود ، غنچه ها گل بکنند !
*****************************
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سُر نخوری
که گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم
عاشق تــوام !
واژهٔ کنونی «برف» از واژهٔ وَفْر wafr یا وَفْرَه wafra در زبان پهلوی گرفته شدهاست. برف در زبان کهن پهلوی به شکلهای سْنیزَگ، سْنیخر و سْنوی snoy نیز آمدهاست که همگی با واژهٔ snow در زبان انگلیسی و Schnee در زبان آلمانی همریشهاند.
اسکیموها تعداد زیادی واژهٔ متفاوت برای انواع «برف» دارند.