غیر زلفت کیست تا فهمد زبان شانه ام

غیر زلفت کیست تا فهمد زبان شانه ام

غیر زلفت کیست تا فهمد زبان شانه ام

غیر زلفت کیست تا فهمد زبان شانه ام

وقت بخیر همراهان گرامی سایت مولیزی.متشکرم که سایت ما را انتخاب کردید.دراین پست قصد دارم که این شعر زیبا را از شاعر معاصر بیدل دهلوی را تقدیم شما عزیزان کنم.

سپاس از این که تا آخر پست همراه ما خواهید بود.

 

مصرع غیر زلفت کیست تا فهمد زبان شانه ام

این شعر در دیوان غزلیات بیدل دهلوی,بخش هشتم شماره 81 واقع شده است.

شعر:

شور آفاقست جوشی از دل دیوانه ام
چون گهر در موج دریا ریشه دارد دانه ام
***
تانگه بر خویش جنبد رنگ گردانده است حسن
نیست بیرون وحشت شمع از پر پروانه ام
***
شوخی نظمم صلای الفت آفاق داشت
عالمی شد آشنا از معنی بیگانه ام
***
یکجهان حسرت لب از چاک دلم واکرده است
غیر زلفت کیست تا فهمد زبان شانه ام
***
گردبادم غافل از کیفیت حالم مباش
یادی از ساغرکشان مشرب دیوانه ام
***
بلبل من اینقدر حسرت نوای درد کیست
پرده های گوش در خون میکشد افسانه ام
***
شرم خواهد آب کرد از وضع گستاخانه ام
***
رنگ بنیادم نظرگاه و عالم آفت است
سیل پرورده است اگر خاکیست در ویرانه ام
***
کلفت دل هیچ جا آغوش الفت وا نکرد
از دو عالم برد بیرون تنگی اینخانه ام
***
بر دماغم نشه مینای خودداری مبند
میدمد لغزش چو اشک از شیوه مستانه ام
***
قامتی خم کرده ام از ضعف آهی میکشم
یعنی از حسرت متاعی با کمان همخانه ام
***
گردش رنگی در انجام نفس پر میزند
***
آنقیامت مزرعم (بیدل) که چون ریگ روان
صد بیابان میدود از ریشه آنسو دانه ام
***
بیدل:
سال تولد او از «انتخاب» و «فیض قدس» در می‌آید. او شاعر پارسی‌گوی است که از ترکان جغتایی برلاس یا ارلاس بدخشان افغانستان بود؛ وی بیشتر عمر خود را در شاه جهان‌آباد دهلی زندگی کرد و آثار منظوم و منثور خود را ایجاد کرد.

سپاس که تا آخر پست همراه ما بودید.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  دست از طلب ندارم تا کام من برآید

با تشکر مولیزی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *