مسعود سعد سلمان
سلام دوستان امروزمیخواهیم اطلاعاتی را درباره مسعود سعد سلمان یکی
از شعرای دوره غزنویان را با شما دوستان به اشتراک بگذاریم.ممنونم که
با سایت مولیزی همراه هستید.
مسعود سعدسلمان شاعر، خوشنویس، ادیب و اسبشناس دوره غزنویان در
نیمه دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم هجری بود. بیشتر اشعار او در قالب قصیده
و باقی آنها به صورت رباعی و قطعه هستند.
مسعود سعد سلمان، در سال ۴۳۸ هجری به دنیا آمد.پدر مسعود فردی ثروتمند
بود که به عنوان سفیر از سوی غزنویان به هند فرستاده شده بود. با اینکه اجداد
مسعود اهل همدان بودند اما اربابان تذکره دربارهٔ زادبومش اختلاف نظر دارند.
بنا به گفته محمد عوفی وی در همدان به دنیا آمده[۲] دولتشاه سمرقندی زادگاهش
را جرجان میداند.واله داغستانی گوید که اصلش از همدان است ولی مدتها در
لاهور به سر بردهاست؛غلامعلی آزادهوی را اهل لاهور میداند و
بدیعالزمان فروزانفر در سخن و سخنوران زادگاهش را لاهور نوشتهاست.
روزگاری است سخت بیبنیاد
کس گرفتار روزگار مباد
شیر بینم شده متابع رنگ
باز بینم شده مطاوع خاد
نه به جز سوسن ایچ آزادست
نه به جز ابرهست یک تن راد
نه نگفتم نکو معاذالله
این سخن را قوی نیامد لاد
مهترانند مفضل و هر یک
اندر افضال جاودانه زیاد
نیست گیتی به جز شگفتی و نیز
کار من بین که چون شگفت افتاد
صد در افزون زدم به دست هنر
که به من بر فلک یکی نگشاد
در زمان گردد آتش و انگشت
گر بگیرم به کف گل و شمشاد
بار انده مرا شکست آری
بشکند چون دوتا کنی پولاد
نشنود دل اگر بوم خاموش
نکند سود اگر کنم فریاد
گرچه اسلاف من بزرگانند
هر یک اندر همه هنر استاد،
نسبت از خویشتن کنم چو گهر
نه چو خاکسترم کز آتش زاد
چون بد و نیک زود میگذرد
این چو آب آن یکی دگر چون باد
نز بد او به دل شوم غمگین
نه ز نیکش به طبع گردم شاد
این جهان پایدار نیست از آن
که بر آبش نهاده شد بنیاد