من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

سلام به همراهان گرامی مولیزی، با شعر من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست از غزلیات زیبای حافظ شیرازی با شما دوستان همراه هستیم. در ادامه متن کامل غزل، معنی ابیات، تفسیر و تعبیر غزل در فال و همچنین فایل صوتی غزل برای شما همراهان همیشگی آورده شده است. امیدواریم مولیزی اطلاعات مفیدی دراختیار شما عزیزان قرار دهد تا انتها با ما همراه باشید…

 

حافظ

حافظ شیرازی” شاعر ایرانی بزرگ و از سخنوران نامی جهان است. اکثر اشعار “حافظ” در قالب غزل می باشند و به “غزلیات حافظ” معروف است. شعر زیر یکی از غزلیات حافظ می باشد، با مولیزی همراه باشید

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست – غزل شماره ۴۷۶ دیوان حافظ

نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی

تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی

بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را
ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

امید در کمر زرکشت چگونه ببندم
دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی

یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی

بیشتر بخوان بیشتر بدان  جوزا سحر نهاد حمایل برابرم

معنی من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

1- ای نسیم صبح نیکبختی با آن نام و نشانی که خودت می شناسی از کوی آنکسی که میدانی و در آن زمان که خود از آن مطلعی، گذر کن.

۲- تو قاصد خلوتگاه راز هستی و چشم به راه تو دوخته شده، از روی مردمی و بزرگواری نه به زور و تحکم، آنگونه که خود میدانی، به سویش بران.

۳- به او بگو که جان گرامی ام از دست رفت، بخاطر خدا از لب لعل جانبخش او آنچه که مصلحت میدانی به من ببخش.

۴- ای نسیم، من حروف این کلمات را به گونه ای نوشتم که نامحرم از آن آگاهی نیابد، تو هم از روی کرامت و بخشش خود، آنچنان که خود می دانی برای او بخوان.

5- خیال شمشیر تو و حال ما، داستان تشنه و آب است، حال که اسیر عشق خود را در بند کردهای آنچنان که دلخواهت است، او را بکش.

6- چگونه امید به کمربند زربفت تو ببندم زیرا که محبوب من، در کمر تو نکته باریکی هست که تنها خودت میدانی.

7۔ حافظ در سودای عشق، ترکی و عربی یکسان است. تو هم سخن عشق را با آن زمان که خوب می دانی بیان کن.

تفسیر غزل من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست

راز دل خود را چنان با او در میان بگذار که به گوش نامحرمان و بیگانگان نرسد و به خاطر داشته باش ناامیدی جرم بزرگی است. همیشه امیدی برای ادامه دادن هست، از آن غافل مشو و با او همزبان و همدل باش تا به مقصود خود برسی.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  ساقی بیار باده که ماه صیام رفت

تعبیر من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست در فال

همواره امید خود را حفظ کنید که انسان با امید می تواند پله های موفقیت را یکی پس از دیگری طی کند. ایمان خود را حفظ کنید و به خداوند توکل داشته باشید تا به ساحل نجات برسید.

کمی سرگردان و آشفته شده اید، این پریشانی به خاطر دوستی با افراد جاهل و نادان است. تیزهوش و زرنگ باشید تا در معامله سودی خوبی به دست آورید.

غزل شماره ۴۷۶ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

حافظ

خواجه شمس‌ُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی (زادهٔ ۷۲۷ هجری قمری – درگذشتهٔ ۷۹۲ هجری قمری در شیراز)، مشهور به لِسان‌ُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء، شاعر فارسی‌زبانِ سدهٔ هشتم ه‍.ق شیراز است. بیش‌تر شعرهای او غزل است. مشهور است که حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی گرویده و همانندیِ سخنش با شعرِ خواجو مشهور است.

حافظ از مهم‌ترین اثرگذاران بر شاعرانِ فارسی‌زبانِ پس از خود شناخته می‌شود. در سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی اشعار او به زبان‌های اروپایی نیز ترجمه شد و نامش به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هر سال در ۲۰ مهر مراسم بزرگ‌داشت حافظ در آرامگاهش در شیراز با حضور پژوهشگرانی از اقصای دنیا برگزار می‌شود. در تقویم رسمی ایران ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ نامیده شده‌است.

منبع: ویکیپدیا

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *