اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

اوست نشسته درنظر من به کجا نظر کنم

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

به نام خدا.بازدید کنندگان عزیز سایت مولیزی سلام.در این پست قصد دارم یک غزل دیگر از مولانا را برای شما عزیزان به اشتراک بگذارم.

در ادامه با ما همراه باشید تا این شعر و معنی و آهنگی  در رابطه با این شعر را  تقدیم تان کنم.

شعر اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

دیوان شمس,مولوی

نام غزل: آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

غزل شماره 1403

آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم

*************

آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان

تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

*************

آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم

آمده‌ام که زر برم زر نبرم خبر برم

*************

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن

گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم

*************

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

*************

آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند

پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم

*************

گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود

تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم

*************

آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد

و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم

*************

این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من

گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم

*************

معنی شعر اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

بیت1: عاشق می خواهد سرش را تقدیم کند و در عوضش عشق ببرد. اگر معشوق جواب منفی هم بدهد، برای عاشق تفاوتی ندارد. او “نی” می شکند و شکر خود را می برد. یعنی بهره خود و شیرینی خود را می یابد. شیرین کاری مولانا در عبارت “نَی شکنم” است. نی شکنم هم یعنی جواب نه تو را به هیچ می گیرم و هم یعنی ساقة نیشکر را می شکنم و شکربار می شوم. بی تفاوتی عاشق به معشوق از اینجاست که معشوق بهانه است و عاشق- به برکت عشق سرشار و درونی خود- از هر رفتاری که با او بکنند، حظّ خود را می برد.

بیت2: تمام وجود مولانا عقل و جان شده است و دور از چشم دیگران آمده است که نور و شعلة نظر بیابد. یعنی دیدگانش بصیرت پیدا کند.

بیت3: او آمده است که گنج معنای شاه را بدزدد. اگر زری هم نباشد، چه باک. مهم این است که از این گنج و از این راز و نباء عظیم باخبر می شود که خود عین گنج است.

بیت4: چه باک اگر دلم را ببرد. من جانم را به او می دهم. چه باک اگر سر یعنی تعین و تشخصم را ببرد، مهم این است دستم به کمر او برود و کمربندش را باز کنم.

بیت5: اوست که دیدگانم را پر کرده است و اوست که مقصد و مقصود نهایی من است. از پیش او کجا روم؟(تمام دیده من تسخیر نقش صورت اوست و به هر طرف که نگاه می کنم او را می بینم بنابراین به جای دیگری نگاه نمی کنم.)

بیشتر بخوان بیشتر بدان  سلسله موی دوست حلقه دام بلاست

بیت6: کوه از هیبت او بر خود می شکافد. من کی ام که در مقابل تیر او سپر بگیرم؟ پس پیش تیرش، بی سپر می روم.

بیت7: به آفتاب گفتم اگر نور و تابناکی ات را به او هدیه کنی، تابت به تب تبدیل می شود. یعنی حرارت تو در مقابل حرارت او بی مقدار است و تب می کند. آفتاب هم ضمن تایید سخن من می گوید بلی اما اگر مرا  بپذیرد.

بیت8: تابش رویش، به دل صفا می دهد و آب حسن اش، جگر را خنک می کند.

بیت9: در سودای تصویرش، تبدیل به سودا شده ام و برای اینکه کسی متوجه نشود او کیست و از سر غیرت، از قمر و خورشید و…. سخن می گویم.

بیت10: این غزل را در جواب باده ای که به من تقدیم کرد می گویم. او از سر استغنا و بی نیازی به من گفت اگر نخوری به دیگری می دهم.

منبع: محمد امین مروتی

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم یعنی چه

بیت5: اوست که دیدگانم را پر کرده است و اوست که مقصد و مقصود نهایی من است. از پیش او کجا روم؟

تمام دیده من تسخیر نقش صورت اوست و به هر طرف که نگاه می کنم او را می بینم بنابراین به جای دیگری نگاه نمی کنم. دلیلی برای سفر نمی بینم چون او همه جا با من است و در تمام وجود من ریشه دوانیده است.

دانلود آهنگ اوست نشسته در نظرمن به کجا نظر کنم

در ادامه شما عزیزان می توانید این آهنگ زیبا را از محمد رضا شجریان بنام آمده ام که سر نهم را دانلود کنید.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

پخش آنلاین:

دانلود آهنگ با کیفیت خوب (128)

دانلود آهنگ با کیفیت عالی (320)

 

با تشکر که تا این لحظه با مولیزی همراه بودید.

تا پستی دیگر بدرود. 🙂

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *