ای غایب از نظر بخدا میسپارمت

ای غایب از نظر بخدا میسپارمت

ای غایب از نظر بخدا میسپارمت

سلام و درود به مولیزی های عزیز، با شعر ای غایب از نظر بخدا میسپارمت از غزلیات زیبای حافظ شیرازی با شما دوستان همراه هستیم. در ادامه متن کامل غزل، معنی ابیات، تفسیر و تعبیر غزل درفال و همچنین فایل صوتی غزل برای شما همراهان همیشگی آورده شده استاز اینکه با نظرات سازنده خود ما را در بهبود و پیشرفت سایت مولیزی یاری می کنید سپاسگزاریم

حافظ

حافظ شیرازی” شاعر ایرانی بزرگ و از سخنوران نامی جهان است. اکثر اشعار “حافظ” در قالب غزل می باشند و به “غزلیات حافظ” معروف است. شعر زیر یکی از غزلیات حافظ می باشد، با مولیزی همراه باشید…

ای غایب از نظر بخدا میسپارمت – غزل شماره ۹۱دیوان حافظ

ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت

محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
دست دعا برآرم و در گردن آرمت

گر بایدم شدن سوی هاروت بابلی
صد گونه جادویی بکنم تا بیارمت

خواهم که پیش میرمت ای بی‌وفا طبیب
بیمار بازپرس که در انتظارمت

صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار
بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت

خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد
منت پذیر غمزه خنجر گذارمت

می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار
تخم محبت است که در دل بکارمت

بارم ده از کرم سوی خود تا به سوز دل
در پای دم به دم گهر از دیده بارمت

حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست
فی الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمت

بیشتر بخوان بیشتر بدان  نفس باد صبا

معنی ای غایب از نظر بخدا میسپارمت

۱- ای دور شده از برابر دیدگانم، تو را به امان خدا می سپارم و اگر چه جانم را سوختی اما من از دل و جان تو را دوست دارم.

٢- تا زمانی که جامه مرگ نپوشیده و زیر خاک نروم، باور نکن که دست از طلب تو بردارم.

٣- اگر محراب ابروی خود را به من نشان دهی تا سحرگاهان دست به دعا بر می دارم و بر گردنت حمایل می کنم.

۴- اگر باید به نزد هاروت بابلی بروم، می روم و صد شیوه سحر و نیرنگ می آموزم تا تو را به نزد خود آورم.

۵- ای طبیب بی وفای دل، آرزو دارم که پیش مرگت شوم پس از این بیمار سراغی بگیر زیرا چشم به راه توام.

۶- صد چشمه اشک از دیدگانم روان کرده ام به آرزوی اینکه دانه مهر و محبت در دلت بکارم.

۷- من سپاسگزار خنجر ناز و غمزه یارم که بالاخره خون مرا ریخت و از غم عشق آسوده ام کرد.

۸- من همیشه می گریم و مقصودم از این گریه چون سیل، کاشتن تخم محبت در دل تو است.

9- از لطف و بخشش خود مرا اجازه ای فرما تا از سوز دلم، لحظه به لحظه در پایت، اشک از دیده ببارم.

1۰- حافظ، باده نوشی و شاهد بازی و بی قیدی درخور و شایسته تو نیست با این همه تمامی این کارها را انجام می دهی و باز تو را به خود وامی گذارم.

ای غایب از نظر بخدا میسپارمت تفسیر

برای بدست آوردن کسی که دوستش داری تلاش بسیار زیادی کرده ای. سعی کرده ای آنقدر به او محبت کنی تا رسم مهر و وفاداری را به او بیاموزی، اما باید بدانیکه او انسانی است که قدر مهر و محبت را نمی داند پس بیهوده تلاش مکن و به دنبال کسی باش که قدر تو و محبتهایت را بداند. بیهوده عمر خود را مصروف او مکن.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را

ای غایب از نظر بخدا میسپارمت تعبیر در فال

واقعا عاشق شماست و همیشه در ذهنش باقی خواهید ماند، شما هم به فکر او هستید اما خودتان را نزد او خوار و کوچک نکنید. بهتر است مجنون عشق خودش را بروز نداده و سختی های راه را تحمل کند تا شما هم در عشق و عاشقی به مقام او برسید.

غزل شماره ۹۱ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

دیوان حافظ

دیوان حافظ مجموعه اشعار حافظ را در بر می‌گیرد. اکنون، بیش از دویست سال از اوّلین چاپ رسمی این دیوان گذشته‌است، که در فاصله ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۶ ه. ق. در کلکته صورت گرفت.

محتوا

دیوان حافظ کتابی است مشتمل بر همه اشعار باقی‌مانده از حافظ. بیشترِ این شعرها به زبان فارسی است، اما اشعار ملمع (به زبان فارسی و عربی) و یک غزل تمام عربی هم در آن به چشم می‌خورد. مهمترین بخش این دیوان، غزلیات است. شعرهایی در دیگر قالب‌های شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی هم در این دیوان هست. هیچ نشانه‌ای مبنی بر نابودی بخش عمده‌ای از اشعار حافظ در دست نیست و علاوه بر این، حافظ در زمان حیاتش شهرت زیادی داشته‌است. بنابراین زیاد نبودنِ تعداد شعرهای موجود در دیوان نشان می‌دهد که او شاعر پرکاری نبوده‌است.

غزلیات

شمار همهٔ غزل‌هایی که به‌طور کلی مورد پذیرش واقع شده‌اند، کمتر از ۵۰۰ غزل هستند: ۴۹۵ غزل در ویرایش قزوینی و غنی، ۴۸۶ غزل در ویرایش دوم خانلری و ۴۸۴ غزل در ویرایش سایه.

رباعیات

اصالت رباعیات حافظ مورد تردید جدی است و ازاین‌رو همهٔ رباعیات از ویرایش سایه زدوده شده‌است. پرویز ناتل خانلری رباعیات حافظ می‌نویسد: «هیچ‌یک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزل‌سرا نمی‌افزاید.»

منبع: ویکیپدیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *