بیخود شده ام لیکن بیخودتر از این خواهم
وقت بخیر بازدیدکنندگان عزیز.ورودتان را به سایت مولیزی خوش آمد می گویم.در ادامه قصد دارم که یک غزل زیبای دیگر از مولوی بنام بیخود شده ام لیکن بیخودتر از این خواهم را به شما عزیزان تقدیم کنم.
با تشکر از نگاه زیبایتان.
شعر بیخود شده ام لیکن بیخودتر از این خواهم
مولانا,دیوان شمس,غزل شماره 1469
متن غزل:
بیخود شدهام لیکن بیخودتر از این خواهم
با چشم تو می گویم من مست چنین خواهم
******
من تاج نمیخواهم من تخت نمیخواهم
در خدمتت افتاده بر روی زمین خواهم
******
آن یار نکوی من بگرفت گلوی من
گفتا که چه می خواهی گفتم که همین خواهم
******
با باد صبا خواهم تا دم بزنم لیکن
چون من دم خود دارم همراز مهین خواهم
******
در حلقه میقاتم ایمن شده ز آفاتم
مومم ز پی ختمت زان نقش نگین خواهم
******
ماهی دگر است ای جان اندر دل مه پنهان
زین علم یقینستم آن عین یقین خواهم
******
بیخود شده ام لیکن بیخودتر ازاین خواهم رضا یزدانی
در ادامه شما عزیزان می توانید این آهنگ زیبا را از رضا یزدانی به نام بیخود شده ام را دانلود کنید.
مولوی
جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانیتبار پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بوده است.
امیدوارم از مطالب ارائه شده راضی بوده باشید.
با سپاس فراوان مولیزی.