تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
سلام خدمت بازدید کنندگان عزیز سایت همیشه محبوب مولیزی با ما همراه باشید تا شعری زیبا از لسان الغیب حافظ شیرازی به نام تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی را به شما تقدیم کنم.
شعر تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
غزل شماره 484:
1-تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
************
2-به خدایی که تویی بنده بگزیده او
که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی
************
3-گر امانت به سلامت ببرم باکی نیست
بی دلی سهل بود گر نبود بیدینی
************
4-ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
************
5-عجب از لطف تو ای گل که نشستی با خار
ظاهرا مصلحت وقت در آن میبینی
************
6-صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
عاشقان را نبود چاره به جز مسکینی
************
7-باد صبحی به هوایت ز گلستان برخاست
که تو خوشتر ز گل و تازهتر از نسرینی
************
8-شیشه بازی سرشکم نگری از چپ و راست
گر بر این منظر بینش نفسی بنشینی
************
9-سخنی بیغرض از بنده مخلص بشنو
ای که منظور بزرگان حقیقت بینی
************
10-نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آن است که با مردم بد ننشینی
************
11-سیل این اشک روان صبر و دل حافظ برد
بلغ الطاقه یا مقله عینی بینی
************
12-تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چگل
لایق بندگی خواجه جلال الدینی
************
معنی شعر تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
۱.مگر اینکه تو به خواسته خودت، کنار جوی آبی بنشینی وگرنه تمام فتنههایی که مشاهده میکنی برپا شده است، بایستی به پای قامت بلند شده خود بگذاری.
۲- قسمت میدهم به خداوندی که تو بنده برگزیده وی می باشی، که هیچ کس را بر من که غلام قدیمی تو هستم. ترجیح ندهی.
٣- اگر امانت الهی و آنچه را که به عهده گرفتهام به درستی به پایان ببرم بیمی به خود راه نمیدهم؛ هرگاه پای بیدینی و نقض عهد اولیه در میان نیاید، بیدلی و دلدادگی قابل تحمل است.
۴- خوی نیک و شرم و حیای تو، باعث سروری ات بر زیبارویان شده آفرین بر تو باد که سزاوار مقامی صد برابر این هستی.
5- ای گل از لطافت تو در شگفت هستم که چگونه همنشین خاری شدی، ظاهرا صلاح حال را چنین می بینی.
6- اگر بر ستم مراقب تو، صبر نکنم چه می توانم بکنم، عاشقان چاره ای جز عجز و بیچارگی ندارند.
٧-نسیم صبحگاهی به هواداری تو از گلزار جدا شد، زیرا تو از گل سرخ مطبوعتر و از گل نسرین با طراوتتر هستی.
8- اگر لحظه ای بر روزن چشم من قدم گذاری میبینی که اشکم چه حیله هایی از چپ و راست می کند.
9- ای کسی که بزرگان حقیقت بین، به تو عنایت دارند، سخنی بدون غرض از این چاکر مخلص خود بشنو:
۱۰- تو بسیار نازنین و پاکدل و پاک سرشتی، پس بهتر است که با نامردمان مجالست نکنی.
۱۱-این اشک روان که مانند سیل جاری است از دل حافظ صبر و قرار را ببرد؛ طاقتم طاق شد، ای همانند چشم بیننده من، از رقیبم دوری گزین.
۱۲- ای شمع زیبارویان تو با این لطافت و گستاخیات، تنها سزاوار بندگی خواجه جلال الدين هستی.
تفسیر شعر تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
غزل شماره ۴۸۴ حافظ در قالب غزلی عاشقانه خطاب به معشوق سروده شده اما شکایاتی را که شاعر از مقام و مرجعی حکومتی دارد بازگو میکند و در آخر یار را لایق بندگی جلالالدین تورانشاه وزیر شاه شجاع میخواند. حافظ میگوید ای محبوب، مگر اینکه هوس کنی، کناره بگیری و بر لب جویی بنشینی وگرنه هر آشوب که دیدی، از وجود خودت برمیخیزد.
تعبیرغزل تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ای صاحب فال شما شخص صبور و با ادب و باحیایی هستید که اگر این صفات خوب را کمی با اعتماد به نفس همراه نمایید به احتمال قوی در زندگی به خواسته هایتان خواهید رسید در ضمن سعی کنید از دوستان ناباب و کسانی که سعی می کند وجود خود را به نوعی به شما تحمیل کنند پرهیز کرده از آن ها دوری نمایید
قدر توانایی ها و استعدادهای خود را بدانید و در انتخاب رفیق و دوست دقت کنید که به بیراهه کشیده نشوید. برای رسیدن به مقصود باید نقاط ضعف خود را شناخته و آن ها را برطرف کنید.
دیوان حافظ
دیوان حافظ کتابی است مشتمل بر همه اشعار باقیمانده از حافظ. بیشترِ این شعرها به زبان فارسی است، اما اشعار ملمع (به زبان فارسی و عربی) و یک غزل تمام عربی هم در آن به چشم میخورد. مهمترین بخش این دیوان، غزلیات است. شعرهایی در دیگر قالبهای شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی هم در این دیوان هست. هیچ نشانهای مبنی بر نابودی بخش عمدهای از اشعار حافظ در دست نیست و علاوه بر این، حافظ در زمان حیاتش شهرت زیادی داشتهاست. بنابراین زیاد نبودنِ تعداد شعرهای موجود در دیوان نشان میدهد که او شاعر پرکاری نبودهاست.
منبع: ویکی پدیا
امیدوارم مطالب فوق مفید بوده باشد با تشکر/مولیزی.