جملات زیبای صائب تبریزی

جملات زیبای صائب تبریزی

جملات زیبای صائب تبریزی

سلام به مولیزی های عزیز، در ادامه گلچینی از جملات زیبای صائب تبریزی و تک بیتی های زیبا از این شاعر بزرگ برای شما عزیزان آورده شده است. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما دوستان واقع شود.

جملات زیبای صائب تبریزی

صائب تبریزی شاعر قرن یازدهم هجری، نامدارترین شاعر زمان صفویه و پایه گذار سبک هندی در غزل است. گلچینی از جملات و اشعار صائب تبریزی در ادامه آمده است.

جملات زیبای صائب تبریزی

آبرو در پیش ساغر ریختن دون همتی است
گردنی کج می کنی باری می از مینا طلب

ای دل از پست و بلند روزگار اندیشه کن
در برومندی ز قحط برگ و بار اندیشه کن

از نسیمی دفتر ایام برهم می خورد
از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن

زخم می باشد گران شمشیر لنگردار را
زینهار از دشمنان بردبار اندیشه کن

روی در نقصان گذارد ماه چون گردد تمام
چون شود لبریز جامت از خمار اندیشه کن

پشه با شب زنده داری خون مردم می خورد
زینهار از زاهد شب زنده دار اندیشه کن

بود مصاف تو ای چرخ با شکسته دلان
همیشه شیر تو آهوی لنگ می گیرد

تک بیت هایی زیبا و ناب از صائب تبریزی

گر محتسب شکست خم میفروش را
دست دعای باده پرستان شکسته نیست

از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق
ابروی قبله را خبری از اشاره نیست

حضور خاطر اگر در نماز معتبرست
امید ما به نماز نکرده بیشترست

از حادثه لرزند به خود قصر نشینان
ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم

بیشتر بخوان بیشتر بدان  ابر می بارد و من میشوم از یار جدا

ای گل شوخ که مغرور بهاران شده‌ای
خبرت نیست که در پی چه خزانی داری

دلم به پاکی دامان غنچه می‌لرزد
که بلبلان همه مستند و باغبان تنها

تیره روزان جهان را به چراغی دریاب
تا پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد

شاه و گدا به دیدهٔ دریادلان یکی است
پوشیده است پست و بلند زمین در آب

آن که گریان به سر خاک من آمد چون شمع
کاش در زندگی از خاک مرا بر می‌داشت

نداد عشق گریبان به دست کس ما را
گرفت این می پرزور، چون عسس ما را

نمی‌خلد به دلی ناله ی شکایت من
شکست شیشه من بی‌صداست همچو حباب

تک بیت هایی پرمعنا از صائب تبریزی

در مقام حرف مهر خاموشی بر لب زدن
تیغ را زیر سپر درجنگ پنهان کردن است

اظهار   عشق   را به زبان احتیاج نیست
چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است

ای دیده ي    گلچین   به    ادب باش که شبنم
از دور به حسرت نگران است در این باغ

مخند‌ ای نوجوان زینهار بر موی سفید من
که این برف پریشان بر سر هر بام می‌بارد

ما از این هستی ده  روزه  به جان آمده‌ایم
وای بر خضر که زندانی عمر ابد است

مستمع صاحب سخن را بر سرکار آورد
غنچه‌ي  خاموش ،  بلبل   را   به  گفتار آورد

صائب تبریزی

میرزا محمّدعلی صائب تبریزی (زادهٔ ۱۰۰۰ هجری/۱۵۹۲ میلادی در تبریز درگذشتهٔ ۷–۱۰۸۶ هجری/۱۶۷۶ میلادی در اصفهان) بزرگ‌ترین غزل‌سرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه است. او در دربار صفوی به عنوان ملک الشعرایی رسید و به او شاه شاعر سبک هندی می‌گویند.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  غیر زلفت کیست تا فهمد زبان شانه ام

منبع: ویکیپدیا

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *