خرابتر ز دل من
درود به همراهان سایت مولیزی.دراین پست میخواهیم تکمیل شده یکی از اشعار حافظ به نام خرابتر ز دل من ….. را به همراه معنی با شما دوستان به اشتراک بگذاریم.
اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
چو بر در تو من بینوای بی زر و زور
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
که گشتهام ز غم و جور روزگار ملول
من شکستهٔ بدحال زندگی یابم
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت
که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول
دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد
بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول
چه جرم کردهام ای جان و دل به حضرت تو
که طاعت من بیدل نمیشود مقبول
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول
معنی
١- اگر من امكان رسیدن به سر کوی تو را داشته باشم، به
یمن اقبال وصال تو، کارهای من به اصول می رسد.
۲- دو نرگس چشمان زیبای تو، قرار و آرام را از من
ربوده است.
٣- وقتی که من فقیر بی زر و زور به هیچ صورت
اجازه ورود و خروج به در خانه تو را ندارم.
۴- کجا بروم، چه کنم، چاره کار را از کجا بجویم،
زیرا که من از اندوه و ستم زمانه، دلتنگ شده ام.
۵- من در هم شکسته بدحال، زمانی زندگی دوباره
می یابم که به شمشیر غم عشق تو، کشته شوم.
۶- غم و اندوه تو، ویرانه تر از دل من نیافت به
همین سبب منزل آرامش خود را در دل تنگ
من ساخت.
۷- از آنجا که دل من از جوهر عشق تو صیقل
خورده، مسلما از زنگ حوادث، پاک و
شفاف خواهد ماند.
حافظِ شیرازی ، شاعر فارسیزبانِ سده هشتم ه.ق شیراز است.