دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

سلام و درود به مولیزی های عزیز، با شعر دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند از غزلیات زیبای حافظ شیرازی با شما دوستان همراه هستیم. در ادامه متن کامل غزل، معنی ابیات، تفسیر و تعبیرغزل درفال و همچنین فایل صوتی غزل برای شما همراهان همیشگی آورده شده است. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما عزیزان واقع شود.

دیوان حافظ

حافظ شیرازی” شاعر ایرانی بزرگ و از سخنوران نامی جهان است. اکثر اشعار “حافظ” در قالب غزل می باشند و به “غزلیات حافظ” معروف است. شعر زیر یکی از غزلیات حافظ می باشد، با مولیزی همراه باشید…

 دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند – غزل شماره 183 دیوان حافظ

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد از این روی من و آینه وصف جمال
که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند

همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
که ز بند غم ایام نجاتم دادند

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند معنی

١- دیشب، هنگام سحر، از غصه و اندوه دنیایی نجاتم دادند و در آن تاریکی ظلمت و جهل، آب زندگانی جاوید معرفت را به من نوشاندند.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

۲- از تابش و پرتو انوار ذات حق مرا از خود بیخود کردند و از ساغر صفات متجلی حق، به من شراب عشق نوشاندند.

٣- چه سحرگاه مبارکی بود و چه شب خجسته ای، آن شب مرادی که برات تویی از آزادگی به من دادند.

4- بعد از این من فقط در آینه اوصاف جمال ازلی خواهم نگریست زیرا که در این آینه، ظهور ذات حق را می توان دید.

5- من اگر کامروا شدم و سرخوش، تعجبی نیست زیرا سزاوار بودم و اینها را به صدقه به من دادند.

6- زمانی و روزی سروش غیب به من مژده این بخت مبارک را داد که با وجود جور و جفای در راه طلب، صبوری کرده و با ثبات ماندم.

۷- این همه شیرینی و حلاوت که در سخنم هست همه پاداش صبوری است و به همین دلیل به من شاخ نبات مقصود را دادند.

8- اراده حافظ و دعاهای شب زنده داران بود که مرا از بند غم و اندوه روزگاران نجات بخشید.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند تفسیر

به تازگی به کامیابی های بزرگی رسیده ای که حاصل دوران رنج و صبر و پایداری شماست. روزگار به شما روی خوش نشان خواهد داد و شما به بزرگی و منزلت خواهید رسید، اگر همتی بلند داشته باشید و در تمامی کارها از خود صبر و شکیبایی نشان دهید و دعای خیر دیگران بدرقه راهتان باشد.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند تعبیر در فال

تاکنون رنج های زیادی کشیده اید و با صبر و بردباری از آن ها عبور کرده اید، اگرچه نیش و کنایه حسودان و افراد بدنیت شما را آزار داده اما خدا را شکر که همه آن سختی ها به پایان رسیده و همه چیز به خوبی و خوشی به خیر خواهد شد.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  فاش میگویم و از گفته خود دلشادم

موفقیت هایی که تاکنون به دست آورده اید از لطف و مرحمت پروردگار و شایستگی های خودتان است. رابطه معنوی خوبی با خداوند دارید که سهم زیادی در پیشرفت شما داشته است و در نهایت پاداش صبر و تحمل خود را دریافت کرده اید.

ممکن است تغییر و تحولاتی در شرف وقوع باشد، از آن ناراحت نشوید و خدا را شاکر باشید که ضرر و زیان خاصی ندیدید.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند صوتی

 

دیوان حافظ

دیوان حافظ مجموعه اشعار حافظ را در بر می‌گیرد. اکنون، بیش از دویست سال از اوّلین چاپ رسمی این دیوان گذشته‌است، که در فاصله ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۶ ه. ق. در کلکته صورت گرفت.

محتوا

دیوان حافظ کتابی است مشتمل بر همه اشعار باقی‌مانده از حافظ. بیشترِ این شعرها به زبان فارسی است، اما اشعار ملمع (به زبان فارسی و عربی) و یک غزل تمام عربی هم در آن به چشم می‌خورد. مهمترین بخش این دیوان، غزلیات است. شعرهایی در دیگر قالب‌های شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی هم در این دیوان هست. هیچ نشانه‌ای مبنی بر نابودی بخش عمده‌ای از اشعار حافظ در دست نیست و علاوه بر این، حافظ در زمان حیاتش شهرت زیادی داشته‌است. بنابراین زیاد نبودنِ تعداد شعرهای موجود در دیوان نشان می‌دهد که او شاعر پرکاری نبوده‌است.

غزلیات

شمار همهٔ غزل‌هایی که به‌طور کلی مورد پذیرش واقع شده‌اند، کمتر از ۵۰۰ غزل هستند: ۴۹۵ غزل در ویرایش قزوینی و غنی، ۴۸۶ غزل در ویرایش دوم خانلری و ۴۸۴ غزل در ویرایش سایه.

رباعیات

اصالت رباعیات حافظ مورد تردید جدی است و ازاین‌رو همهٔ رباعیات از ویرایش سایه زدوده شده‌است. پرویز ناتل خانلری رباعیات حافظ می‌نویسد: «هیچ‌یک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزل‌سرا نمی‌افزاید.»

منبع: ویکیپدیا

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *