ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

سلام و درود به مولیزی های عزیز در این پست با شعر ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود از غزلیات زیبای حافظ شیرازی با شما دوستان همراه هستیم. در ادامه متن کامل غزل، معنی ابیات، تفسیر و تعبیر غزل درفال و همچنین فایل صوتی غزل برای شما همراهان همیشگی آورده شده است. از اینکه با نظرات سازنده خود ما را در بهبود و پیشرفت سایت مولیزی یاری می کنید سپاسگزاریم

شعر ما به او محتاج  بودیم او به ما مشتاق بود

حافظ » غزلیات » غزل شماره 206

متن شعر :

1- پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود

مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

2- یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان

بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

3- پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند

منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

4- از دم صبح ازل تا آخر شام ابد

دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

5- سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

6- حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین

بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

7- بر در شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد

گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

9- در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن

سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

10-شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد

دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود

✦✦✦✦✦✦✦✦

معنی شعر ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

۱- در زمان گذشته بیشتر از الان به فکر عاشقان بودی؛ پیوند گرم و مهر و محبت تو با ما، در سراسر گیتی مشهور بود.

۲- یاد باد آن هم صحبتی های شبها که با شیرین لبان از راز عشق و یاد جمع عاشقان میکردیم.

٣- قبل از اینکه این آسمان کبود و سقف نیلفام سپهر را برپا کنند، ابروی معشوق، مانند سقف باز دارنده دیدار چشم من در انحنای خود بود.

۴- از آغاز صبح ازل تا آخر شام ابد، عشق و مهربانی ما بر یک عهد و یک پیمان استوار بود.

۵- اگر سایه لطف معشوق بر سر عاشق افتاد چه ایرادی دارد؟ جای شگفتی نیست، ما به او نیاز داشتیم و او نیز قلباً به ما تمایل داشت.

۶- گرچه زیبایی ماهرویان محفل، دل و دین ما را می ربود اما گفتگوی ما درباره لطافت طبع و حسن اخلاق و رفتار آنان بود.

۷۔ بر درگاه خانه شاه، یک گدا نکته لطیف و سخن بکری را با من در میان گذاشت و گفت بر سر هر سفره‌ای که نشستم دریافتم که روزی دهنده اصلی خداست.

۸- اگر رشته تسبیح پاره شد، عذر مرا بپذیرد زیرا که دست من در دامن ساقی سیمین ساق بود و متوجه نشدم.

۹- بر من خورده مگیر که چرا در سحرگاه شب قدر شراب بامدادی نوشیده‌ام زیرا محبوب با حالت نشاط و سرخوشی از در درآمد و در آن هنگام جام شرابی هم در کنار تاقچه اطاق موجود بود.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

۱۰- آنگاه که آدم در باغ بهشت میزیست، شعر حافظ زینت بخش برگهای نسرین و گل سرخ بود.

تفسیر شعر ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

غزل شماره ۲۰۶ حافظ پس از گلایه، یاد می‌کند از شب‌هایی که در محفل شاهانه درباره حسن خلق و امتیاز آن بر زیبایی بحث می‌کرده است. در ابتدای غزل به یار می‌گوید که قبلا بیشتر از این‌ها به فکر عاشقان بودی و همه مردم می‌دانستند که تو با ما مهر می‌ورزی. سپس می‌گوید قبل از آفرینش زمین و آسمان چشم من عاشق کمان ابروی یار بوده است.

تعبیر شعر ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

از دوستی برخورد سرد و بی‌محبتی دیده‌ای و از این موضوع غمگین هستی. غم و غصه را کنار بگذار و از فکر گذشته بیرون بیا. به فکر این باش که به عهد و پیمانی که بسته‌ای عمل کنی. البته در حال حاضر نمی‌توانی به خوبی به آن عمل کنی؛ پس صبر کن و مقدمات را به بهترین نحو آماده ساز.

فکر گذشته باعث اندوه شما شده و دچار حسرت و اندوه هستید، غم و غصه را فراموش کنید و به عهد و پیمانی که بسته اید وفادار بمانید حتی اگر کار سختی باشد.

برای کسب روزی حلال تلاش کنید تا زندگی پربرکتی داشته و خداوند شما را در رسیدن به آرزوهای تان یاری دهد. وسواس و تردید زیادی در کارها دارید که باعث خستگی شما شده است.

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود شجریان

پخش زنده آهنگ آواز بیات اصفهان :

بیشتر بخوان بیشتر بدان  کتاب منطق الطیر

 

برای دانلود آهنگ به اینجا کلیک کنید.

با تشکر از اینکه ما را تا آخرپست همراهی کردید / مولیزی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *