سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
با سلام و درود فراوان خدمت بازدیدکنندگان عزیز سایت محبوب مولیزی. با ما همراه باشید تا در ادامه با شما این شعر زیبا از حضرت حافظ را به شما تقدیم کنم .
شعر سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
متن غزل :
1-سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
************
2-دی گلهای ز طرهاش کردم و از سر فسوس
گفت که این سیاه کج گوش به من نمیکند
************
3-تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند
************
4-پیش کمان ابرویش لابه همیکنم ولی
گوش کشیده است از آن گوش به من نمیکند
************
5-با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذر تو خاک را مشک ختن نمیکند
************
6-چون ز نسیم میشود زلف بنفشه پرشکن
وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمیکند
************
7-دل به امید روی او همدم جان نمیشود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمیکند
************
8-ساقی سیم ساق من گر همه درد میدهد
کیست که تن چو جام می جمله دهن نمیکند
************
9-دستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابر
بی مدد سرشک من در عدن نمیکند
************
10-کشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پند
تیغ سزاست هر که را درد سخن نمیکند
************
معنی شعر سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
۱-معشوق سرو قامت و زیباروی من که با ناز و عشوه حرکت می کند، چرا میل رفتن به باغ و گلستان را ندارد و با گل همنشین نمی شود و از گل یاسمن و بوی خوش آن یادی نمی کند؟
۲- دیشب از زلف پیچ در پیچ او شکایتی کردم او به ریشخند پاسخ داد که این زلف سیاه و خمیده به من گوش نمیکند.
۳-از آن زمانی که دل بیقرار و بیپروای من در پیچ و تاب زلف معشوق جای گرفت، انگار که به دیدن نگارخانه چین رفته باشد، از آن سفر طولانی قصد بازگشت به سینه من که وطن اوست ندارد. یعنی دلم از دستم رفت.
۴- من در برابر کمان ابروی او پیوسته، ناله و زاری میکنم گویا او گوشه کمان ابرویش را کشیده که به من گوش نمی کند.
۵- با وجود دامنی پر چین و بلند که در اثر مجاورت با بدن مشکبوی تو خوشبو و معطّر شده است، در شگفتم که چرا باد صبا با کمک از خرامیدن تو و عطف دامن خوش عطرت، خاک راهت را با این بوی خوش در نمی آمیزد که تمام خاک همچون مشک ختن خوشبو شود.
۶- آنگاه که گیسوی بنفشه از نسیم پرچین و شکن می شود جای تعجب است که دلم از آن عهد شکن بسیار باد می کند.
۷-دل به امید دیدن روی او دیگر با جان همدم نمی شود و جان در آرزوی رسیدن به کوی او، دیگر به خدمت تو در نمی آید.
۸- ساقی سیمین تن من اگر هم به تمامی شراب صاف نشده به من دهد، تنم یکسره چون جام می، دهان خواهد شد.
۹-ای یار، از روی جور و جفا و بیمهری اشک مرا اینگونه بیارزش مکن و مرا بیش از این تحقیر مکن؛ چراکه بخشش ابر یعنی باران بدون کمک من نمیتواند مروارید بسازد.
۱۰- حافظ کشته غمزه و کرشمه تو شد و پند و نصيحتی نشنید پس هر کس که گفتار درد و سوز را نشنید سزاوار شمشیر و کشتن است.
تفسیر شعر سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
غزل شماره ۱۹۲ حافظ در دوری از محبوب و به هوای او سروده شده است. برخی شارحان میگویند این غزل در زمان دست به دست شدن حکومت از شاه ابواسحاق به امیر مبارزالدین سروده شده است. این غزل تشبیهات زیبایی دارد، ازجمله قامت یار را به سرو تشبیه کرده و از او خواسته به چمن پا بگذارد و همدم گل و یاسمن شود، اما یار به او گوش نمیکند.
تعبیر شعر سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
1. مدتهاست دل سپرده ای و هرگز قصد بازگشت از سفر عشق را نداری، در عین حال بی تاب و بی قرار هستی. اگر می خواهی به این راه ادامه بدهی باید بر خود مسلط باشی و بیش از این خود را عذاب ندهی. باید بر خود مسلط باشی و بیش از این خود را عذاب ندهی و ناله و زاری بیهوده نکنی. تو که در انتخاب این راه به حرف هیچ کس گوش نکرده و اکنون به خود کرده دچار شده ای باید صبور باشی و به خدا توکل کنی تا کارها رو به راه شوند.
2. دست روی دست گذاشتهای و منتظری که بخت و اقبال خوش به تو روی آورد. هیچ شنیده نشده است که اینگونه کسی خوشبخت شود، به کمی همت و تلاش نیاز داری تا لطف خدا هم همراه تو شود. به آینده امیدوار باش، شک و تردید را برای انجام دادن کارها از دلت خارج کن. با هوش و ذکاوتی که داری میتوانی از موقعیتها به خوبی استفاده کنی.
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند شجریان
پخش زنده آهنگ سرو چمان :
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند حامد بهداد
پخش زنده آهنگ سرو چمان :
امیدوارم مطالب این سایت مورد رضایت شما واقع شده باشد /با تشکر مولیزی .