شعر کمک به دیگران
سلام به مولیزی های عزیز، با شعر کمک به دیگران با شما دوستان همراه هستیم. در ادامه گلچینی از زیباترین اشعار درباره کمک به دیگران آمده است. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما علاقمندان به شعر و ادب پارسی واقع شود. با مولیزی همراه باشید.
شعر کمک به دیگران
در شعر و ادبیات فارسی به صورت بسیار گسترده ای به ستایش اخلاق نیک و نکوهش اعمال ناپسند پرداخته است. یکی از این اخلاق نیکو که شاعران ما چه شاعران گذشته و چه معاصر به آن پرداخته اند کمک به دیگران است. در ادامه گلچینی از زیباترین اشعار درباره کمک به دیگران آمده است. با ما همراه باشید.
کمک به دیگران در شعر فردوسی
نباشد همی نیک و بد، پایدار
همان بِه که نیکی بُوَد یادگار
دراز است دست فلک بر بدی
همه نیکویی کن اگر بِخرَدی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت
بدی را بدی باشد اندر خورَت
چو نیکی نمایدت، کیهان خدای
تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد
ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن
که نیکی نشاید ز کس خواستن
و گر بد کنی، جز بدی ندروی
شبی در جهان شادمان نغنوی
کمک به دیگران در شعر پروین اعتصامی
بزرگی داد یک درهم گدا را
که هنگام دعا یاد آر ما را
یکی خندید و گفت این درهم خرد
نمیارزید این بیع و شرا را
روان پاک را آلوده مپسند
حجاب دل مکن روی و ریا را
مکن هرگز به طاعت خودنمایی
بران زین خانه، نفس خودنما را
بزن دزدان راه عقل را راه
مطیع خویش کن حرص و هوی را
چه دادی جز یکی درهم که خواهی
بهشت و نعمت ارض و سما را
مشو گر ره شناسی، پیرو آز
که گمراهیست راه، این پیشوا را
نشاید خواست از درویش پاداش
نباید کشت، احسان و عطا را
صفای باغ هستی، نیک کاریست
چه رونق، باغ بیرنگ و صفا را
به نومیدی، در شفقت گشودن
بس است امید رحمت، پارسا را
تو نیکی کن به مسکین و تهیدست
که نیکی، خود سبب گردد دعا را
از آن بزمت چنین کردند روشن
که بخشی نور، بزم بی ضیا را
از آن بازوت را دادند نیرو
که گیری دست هر بی دست و پا را
از آن معنی پزشکت کرد گردون
که بشناسی ز هم درد و دوا را
مشو خودبین، که نیکی با فقیران
نخستین فرض بودست اغنیا را
ز محتاجان خبر گیر، ای که داری
چراغ دولت و گنج غنا را
بوقت بخشش و انفاق، پروین
نباید داشت در دل جز خدا را
کمک به دیگران در شعر مولانا
خلقهای خوب تو پیشت دود بعد از وفات
همچو خاتونان مه رو میخرامند این صفات
آن یکی دست تو گیرد وان دگر پرسش کند
وان دگر از لعل و شکر پیش بازآرد زکات
چون طلاق تن بدادی حور بینی صف زده
مسلمات مؤمنات قانتات تائبات
بی عدد پیش جنازه میدود خوهای تو
صبر تو و النازعات و شکر تو و الناشطات
در لحد مونس شوندت آن صفات باصفا
در تو آویزند ایشان چون بنین و چون بنات
حلهها پوشی بسی از پود و تار طاعتت
بسط جانت عرصه گردد از برون این جهات
هین خمش کن تا توانی تخم نیکی کار تو
زانک پیدا شد بهشت عدن ز افعال ثقات
گاهی خدا می خواهد با دست تو دست دیگر بندگانش را بگیرد
وقتی دستی را به یاری می گیری،
بدان که دست دیگرت در دست خداست…
اشعار کمک به دیگران
بخشندگی ، انتشار بوی خوش بنفشه بر ته کفشی است
که لگدمالش کرده است .
~~~~~✦✦✦~~~~~
به ریگزاران داغ دلت می اندیشم؛
به تو که روح فسرده ات را به دندان گرفته ای
و شب های بی مهتابت را هیچ چراغی روشن نمی کند.
آمده ام که دستان خاکی ات را
در دست های مهربانی ام بگیرم
تا روزهای سردت را خورشید امید، چراغان کند.
شعری در مورد کمک به دیگران
خداوند با دستان تو
دست انسان گرفتاری را گرفته است ،
وقتی دست افتاده ای را میگیری
و لبخند را مهمان قلبش می کنی ؛
و این چه زیباست.
نازنین ، دستانت نورانی و بوسیدنی شده اند …
شعر در وصف کمک به دیگران
آنچه بهتر زیستن را
در این سرزمین دور برایمان فراهم می آورد،
این است که همگی مان زیر یک سایبان بنشینیم؛
سایبان محبت و نیکی.
کلبه هایی سرد و خاموش،
با دست هایی ترک ترک و پینه بسته.
این کوچه های باریک، روایت رنج های توست؛
وقتی که نمی دانی سفره خالی ات را
چگونه بر کودکانت بگشایی.
~~~~~✦✦✦~~~~~
سال ها گذشت،
و هنوز هم نوشته هامان آن قدر زیبا نیست که بالای سرمان قاب کنیم…
مشق امشب هم، مثل دیشب، مثل هر شب،
دو صفحه تمیز و زیبا می نویسیم؛
“آدمی را آدمیت لازم است.”
شعر کودکانه در مورد کمک به دیگران
سحر دیدم درخت ارغوانی
کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان، آهسته گفتم
بهارت خوش که فکر دیگرانی
رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز – درگذشتهٔ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در تهران) شاعر ایرانی است که به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» از او یاد شدهاست. پروین از کودکی فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی تحت نظر پدرش و استادانی چون دهخدا و ملکالشعراء بهار سرودن شعر را آغاز کرد.
پدر وی یوسف اعتصامی، از شاعران و مترجمان عصر خود بود که در شکلگیری زندگی هنری پروین و کشف استعدادها، و ذوق و گرایش وی به سرودن شعر نقش مهمی داشت. او در بیست و هشت سالگی ازدواج کرد، اما به دلیل اختلاف فکری با همسرش، پس از چندی از او جدا شد. پروین پس از جدایی، برای مدتی در کتابخانهٔ دانشسرای عالی تهران به شغل کتابداری به کار پرداخت.
پروین پیش از چاپ دومین نوبت از دیوان اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سی و پنج سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه، در آرامگاه خانوادگیاش، به خاک سپرده شد. زادروز پروین (بیست و پنجم اسفندماه)، به عنوان «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شدهاست.
منبع: ویکیپدیا