ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
با درود فراوان به بازدیدکنندگان عزیز سایت محبوب مولیزی .در این پست با غزل شماره 29 از غزلیات حافظ همراه هستیم در ادامه شعر کامل آن را به همراه معنی ابیات،تفسیر،تعبیر و پخش صوتی آن را به شما عزیزان تقدیم میکنم.
شعر ما را زخیال تو چه پروای شراب است
حافظ » غرلیات » غزل شماره 29
متن شعر :
1- ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
2- گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
3- افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
4- بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
5- معشوق عیان میگذرد بر تو ولیکن
اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
6- گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
7- سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
8- در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
9- حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
بس طور عجب لازم ایام شباب است
✦✦✦✦✦✦✦✦
معنی شعر ما را زخیال تو چه پروای شراب است
۱- با وجود خیال تو، ما از شراب فراغت یافته ایم، پس به خم بگو که به فکر خود باشد زیرا که خمخانه خراب است.
۲- شراب بهشتی، بی حضور معشوق، هر قدر هم که خوش و گوارا باشد، برایم عذاب آور و مایه ی رنج است.آری اگر معشوق نباشد، هیچ لذت و شیرینی وجود ندارد.
٣- دریغ و حیف که دلبر رفت و نقش کردن تصویر او در دیده گریان، چون کشیدن خط بر آب است.
۴- ای چشم خوابآلوده، از سیلاب سرشک که هر دم از منزلگاه تو روان است، غافل مشو که در امان بودن تو ممکن و میسر نیست.
۵- معشوق آشکارا از کنار تو می گذرد اما چون بیگانگان با عشق را می بیند، چهره در نقاب پوشانده است.
۶- همین که گل لطف و پاکی عرق را بر چهرهی نگارین زیبای تو دید در آتش حسد، به حسرت گداخت و در عرق خود یعنی گلاب غرقه شد.
این بیت گلابگیری را با مضمونی لطیف و شاعرانه بیان میکند و آن را به روی خوب یار خویش نسبت میدهد.
۷- کوه و دشت سبز است، ای دوست بیا از سرچشمه دور نشویم که دنیا به تمامی سراب فریبنده است.
۸- ای نصیحت کننده!مرا پند مده که از عاشقی دست بردارم.این نصایح تو در ذهن من اثر نمی کند؛ زیرا گوشه ی ذهن من پر از زمزمه ی چنگ و رباب و شور عاشقی و مستی است.
۹- اگر حافظ عشرت طلب و عاشق و زیباپسند شد چه اهمیتی دارد زیرا که حالات شگفت لازمۀ ایام جوانی است.
تفسیر شعر ما را زخیال تو چه پروای شراب است
غزل شماره ۲۹ حافظ میگوید اگر بدون معشوق به بهشت بروم و آنجا از شرابهای بهشتی به من بدهند، نزد من ارزشی ندارد و عین عذاب است؛ در ادامه به افراد هوشیاری و آگاهی از خطرات این دنیا را توصیه میکند و اینکه عشق و رندی لازمه دوره جوانی است.
تعبیر شعر ما را زخیال تو چه پروای شراب است
در آینده ای نزدیک حوادثی برای شما رخ خواهد داد که اگر خودتان را آماده نکنید غافلگیر خواهید شد. پس هوشیار باشید تا در زمان درست کار درست را انجام دهید.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید و به داشته های آن ها غبطه نخورید، شما نیز استعدادها و توانایی هایی دارید که مختص شخص شماست و دیگران از آن محروم اند.
به خاطر خوشی های فردا، زمان حال را خراب نکنید، سرانجام مشکلات و سختی ها تمام می شود و به مراد دلتان خواهید رسید. به عالم فانی و زودگذر دل نبندید که دل بستن به ظواهر دنیا، نا امیدتان خواهد کرد.
ما را زخیال تو چه پروای شراب است با صدای علی موسوی گرمارودی
پخش زنده آهنگ :
برای دانلود آهنگ به اینجا کلیک کنید .
با تشکر از اینکه ما را تا آخر پست همراهی کردید / مولیزی.