بی تو ای سرو روان

بی تو ای سرو روان

بی تو ای سرو روان

با سلام و درود فراوان به بازدیدکنندگان عزیز سایت محبوب مولیزی. در این پست با شعر بی تو ای سرو و روان از حافظ همراه هستیم در ادامه با معنی کامل ابیات،تفسیر،تعبیر و فایل صوتی آن را به شما عزیزان تقدیم میکنم.

شعر بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم

حافظ » غزلیات » غزل شماره 345

متن شعر :

1-بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم

زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم

✦✦✦✦✦✦✦✦

2-آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت

نیست چون آینه‌ام روی ز آهن چه کنم

✦✦✦✦✦✦✦✦

3-برو ای ناصح و بر دردکشان خرده مگیر

کارفرمای قدر می‌کند این من چه کنم

✦✦✦✦✦✦✦✦

4-برق غیرت چو چنین می‌جهد از مکمن غیب

تو بفرما که من سوخته خرمن چه کنم

✦✦✦✦✦✦✦✦

5-شاه ترکان چو پسندید و به چاهم انداخت

دستگیر ار نشود لطف تهمتن چه کنم

✦✦✦✦✦✦✦✦

6-مددی گر به چراغی نکند آتش طور

چاره تیره شب وادی ایمن چه کنم

✦✦✦✦✦✦✦✦

7-حافظا خلد برین خانه موروث من است

اندر این منزل ویرانه نشیمن چه کنم

✦✦✦✦✦✦✦✦

معنی شعر بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم

۱-ای یار خوش‌اندام خرامان، بدون تو گل و گلزار به چه درد من می‌خورد، برای چه به زلف گل سنبل دست بزنم، گلبرگ‌های چهره لطیف گل سوسن به چه کارم می‌آید؟

۲- افسوس که از طعنه و ملامت بدخواهان، روی تو را ندیدم. وقتی که چهره ام چون آینه از آهن نیست، چه می توانم بكنم؟

بیشتر بخوان بیشتر بدان  باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش

٣-ای اندرزگو برو و به بینوایان دُردنوش ایراد مگیر. آن فرمانروای پرقدرت که سرنوشت را رقم زده چنین خواسته و کار دیگری از من برنمی‌آید.

۴- آنگاه که برق غیرت اینچنین از کمینگاه غیب می جهد، تو بگو که من که خرمن هستی ام سوخته، چه باید بکنم؟

۵-اگر شاه ترکان (افراسیاب) پسندیده که مرا (چون بیژن) در چاه بیندازد، اگر لطف رستم یاریم نکند، چه کنم؟

۶- اگر آتش کوه طور با نور و روشنایی خود کمکی به روشن شدن اطراف نکند، من سیاهی شب بیابان ایمن را چگونه چاره کنم؟

۷- حافظ، بهشت جاوید خانه موروثی من است، من در این منزل ویرانه دنیا چگونه زندگی و سکونت کنم؟

تفسیر شعر بی توای سرو روان با گل و گلشن چه کنم

غزل شماره ۳۴۵ حافظ در قالب عاشقانه و با مضامین عارفانه و با ایهام‌های لطیف در زمان شاه شجاع سروده شده و شاعر با ظرافت تمام از شاه گله می‌کند. حافظ ممدوح را به سرو روان که نماد معشوق بلندقد است، تشبیه می‌کند و می‌گوید وقتی تو نزد من نیستی، رفتن به گلستان و همنشینی با گل، گیسوی سنبل و چهره زیبای سوسن برایم دلنشین نیست.

تعبیر شعر بی توای سرو روان با گل و گلشن چه کنم

1- چند روزی است که حوصله نداری، نمی‌دانی با اطرافیانت چه کنی، ناامید و مأیوس شده‌ای و از بدخواهی دشمنان گله و شکایت داری. روزنه امید درون وجودت را از دست مده و خود را به دست تقدیر بسپار. هرچه خیر است پیش می‌آید.

2- هنر آن است که در چنین روزهایی بتوانید امیدواری خود را حفظ کرده و به خداوند متکی باشید. برای پیروزی و گذشتن از سختی ها با دوستان دلسوز و آگاه مشورت کنید تا راه حل مشکلات پیدا شود.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

غزل شماره 345 با صدای علی موسوی گرمارودی

پخش زنده آهنگ :

 

برای دانلود آهنگ به اینجا کلیک کنید

با تشکر از اینکه ما را تا آخر پست همراهی کردید/مولیزی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *