معنی شعر بوی جوی مولیان آید همی
سلام به مولیزی های عزیز، در این مطلب معنی شعر بوی جوی مولیان آید همی به همراه متن کامل شعر از رودکی، شاعر بزرگ ایرانی آورده ایم. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما علاقمندان به شعر و ادب پارسی واقع شود. با مولیزی همراه باشید.
شعر بوی جوی مولیان آید همی – قصیده شمارهٔ ۱۲۱
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا! شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی
گر به گنج اندر زیان آید همی
معنی شعر بوی جوی مولیان آید همی رودکی
1- بوی رود مولیان بخارا به مشام میرسد و ما را به یاد دوست مهربانمان میاندازد
2- دشت ریگی آموی با وجود دشواری گذشتن از آن، در زیر پاهایم همچون حریر، نرم و لطیف است
3- از شادی دیدن روی دوست، سطح آب جیحون تا زیر کمر اسب ما بالا میآید
4- ای شهر بخارا! شادمان باش و پاینده باش چرا که امیر با شادمانی به سوی تو میآید
5- امیر همچون ماه است و بخارا به مثابهی آسمان: ماه دارد به سوی آسمان میآید
6- امیر به مثابهی سرو است و بخارا به مثابهی بوستان: سرو دارد به سوی بوستان میآید
7- تحسین و ستایش، برایت سودمند است اگر چه برای خزانهی تو ضرر دارد (چرا که با پرداخت صلهی شاعر، از موجودی گنجینهی پادشاه کاسته خواهد شد)
رودکی
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودَکی و مشهور به استاد شاعران (زادهٔ ۴ دی ۲۳۷، رودَک – درگذشتهٔ ۳۱۹، پَنجَکِنت) نخستین شاعر مشهور پارسیسرای حوزه تمدن ایرانی در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری و استاد شاعران این قرن در ایران است. در اشعار رودکی با باور به ناپایداری و بیوفایی جهان، اندیشه غنیمتشمردن فرصت، شادی و شادنوشی روبهرو میشویم.
او در روستایی بهنام بَنُج رودک (پنجکنت در تاجیکستان امروزی) در ناحیه رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد.
منبع: ویکیپدیا
*امیدواریم این مطلب مورد توجه شما عزیزان واقع شود*