گفتم آهن دلی کنم چندی
سلام به مولیزی های عزیز، با غزل گفتم آهن دلی کنم چندی از غزليات زیبای سعدي شیرازی با شما دوستان همراه هستیم. در ادامه متن کامل غزل به همراه معنی ابیات و همچنین دانلود آهنگ استاد محمدرضا شجریان به نام گفتم آهن دلی کنم چندی برای شما همراهان همیشگی آورده شده است. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما عزیزان واقع شود.
گفتم آهن دلی کنم چندی از سعدی غزل شماره ۵۳۸
گفتم آهن دلی کنم چندی
ندهم دل به هیچ دلبندی
وان که را دیده در دهان تو رفت
هرگزش گوش نشنود پندی
خاصه ما را که در ازل بودهست
با تو آمیزشی و پیوندی
به دلت کز دلت به در نکنم
سختتر زین مخواه سوگندی
یک دم آخر حجاب یک سو نه
تا برآساید آرزومندی
همچنان پیر نیست مادر دهر
که بیاورد چون تو فرزندی
ریش فرهاد بهترک میبود
گر نه شیرین نمک پراکندی
کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی
چه کند بندهای که از دل و جان
نکند خدمت خداوندی
سعدیا دور نیک نامی رفت
نوبت عاشقیست یک چندی
معنی گفتم آهن دلی کنم چندی
1- با خود عهد بسته بودم که مدتی را با سخت دلی بگذرانم و به هیچ نازنینی دل ندهم
2- ولی کسی که چشمش به دهان تو افتاد، دیگر هرگز گوشش پندی را نمیشنود
3- به خصوص این موضوع برای ما صدق میکند که از اولین روز آفرینش، با تو معاشرت و پیوند محبت داشتهایم
4- سوگند به دل تو که مهرت را از دلم بیرون نخواهم کرد. از من سوگندی سختتر از دلت نخواه
5- آخر! یک لحظه این حجاب و حائل را کنار بکش تا آنکه آرزوی دیدار تو را دارد، آسوده شود.
6- روزگار آنچنان پیر نیست که توانسته است فرزندی همچون تو به دنیا بیاورد.
7- اگر شیرین اینقدر نمک نمیریخت، زخم فرهاد بهتر میبود.
8- ای کاش که خاک راه تو بودم تا شاید اینگونه، سایهات را بر سر من میانداختی
9- بندهای که از جان و دل، خدمت خداوندی را به جا نیاورد، چه کار میتواند بکند؟
10- ای سعدی! نوبت خوشنامی تمام شد و اکنون باید چند وقتی عاشق بود.
گفتم آهن دلی کنم چندی شجریان
دانلود آهنگ محمدرضا شجریان به نام گفتم آهن دلی کنم چندی
پخش آنلاین
سعدی
ابومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف، متخلص به سعدی (۶۰۶ – ۶۹۰ هجری قمری)، شاعر و نویسندهٔ پارسیگوی ایرانی است. اهل ادب به او لقب استادِ سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجلّ و حتی بهطور مطلق، استاد دادهاند.
او در نظامیهٔ بغداد که مهمترین مرکز علم و دانش جهان اسلام در آن زمان به حساب میآمد – تحصیل و پس از آن بهعنوان خطیب به مناطق مختلفی از جمله شام و حجاز سفر کرد. سعدی سپس به زادگاه خود، شیراز، برگشت و تا پایان عمر در آنجا اقامت گزید. آرامگاه وی در شیراز واقع شدهاست که به سعدیه معروف است.
بیشتر عمر او مصادف با حکومت اتابکان فارس در شیراز و همزمان با حمله مغول به ایران و سقوط بسیاری از حکومتهای وقت نظیر خوارزمشاهیان و عباسیان بود. البته سرزمین فارس، به واسطهٔ تدابیر ابوبکر بن سعد، ششمین و معروفترین اتابکان سَلغُری شیراز، از حملهٔ مغول در امان ماند.
همچنین قرن ششم و هفتم هجری مصادف با اوجگیری تصوف در ایران بود و تأثیر این جریان فکری و فرهنگی در آثار سعدی قابل ملاحظه است. نظر اغلب سعدیپژوهان بر این است که سعدی تحت تأثیر آموزههای مذهب شافعی و اشعری و بنابراین تقدیرگرا است. در مقابل، نشانههایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده میشود.
سعدی بیش از آن که تابع اخلاق بهصورت مطلق و فلسفی آن باشد، مصلحتاندیش است و ازینرو اصولاً نمیتواند طرفدار ثابت و بیچونوچرای قاعدهای باشد که احیاناً در جای دیگری آن را بیان کردهاست. برخی از نوگرایان معاصر ایران آثار او را غیراخلاقی، بیارزش، متناقض و ناهماهنگ قلمداد کردهاند.
منبع: ویکیپدیا