همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
سلام و درود به مولیزی های عزیز، با شعر همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی از فصیح الزمان رضوانی با شما دوستان همراه هستیم. در ادامه متن شعر و همچنین دانلود آهنگ چنگ محسن چاوشی (همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی) به شما همراهان همیشگی تقدیم می کنیم. امیدواریم مولیزی اطلاعات مفیدی دراختیار شما عزیزان قرار دهد تا انتها با ما همراه باشید…
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
همه هست آرزویم، که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی
به کسی جمال خو را، ننموده ای و بینم
همه جا به هر زبانی، بود از تو گفتگویی
به ره تو بس که نالم، ز غم تو بس که مویم
شده ام ز ناله نالی، شده ام ز مویه، مویی
همه خوشدل آنکه مطرب، بزند به تار چنگی
من از آن خوشم که چنگی، بزنم به تار مویی
چه شود که راه یابد، سوی آب تشنه کامی
چه شود که کام جوید، ز لب تو کام جویی
شود اینکه از ترحم، دمی ای سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر، ز تو تر کنم گلویی
بشکست اگر دل من، به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی
همه موسم تفرج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
نه به باغ ره دهندم، که گلی بکام بویم
نه دماغ اینکه از گل، شنوم به کام بویی
ز چه شیخ پاکدامن، سوی مسجدم نخواند
رخ شیخ و سجده گاهی، سر ما و خاک کویی
بنموده تیره روزم، ستم سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم، صنم سپید رویی
نظری به سوی« رضوانی» دردمند مسکین
که بجز درت امیدش، نبود به هیچ سویی
“فصیح الزمان رضوانی”
دانلود آهنگ چنگ محسن چاوشی – همه هست آرزویم که ببینم ازتو رویی
فصیحالزمان شیرازی
سید محمد شیرازی (۱۲۴۰ فسا – ۱۳۲۴ تهران) ملقب به فصیحالزمان و متخلص به رضوانی شاعر، خطیب و واعظ اواخر دوره قاجار و بعد از آن بود.
سید محمد در سال ۱۲۴۰ شمسی در شهر فسا متولد شد. پدرش به سید ابوالقاسم فسائی شهرت داشت. او در ۱۶ سالگی به اصفهان رفت و دو سال در آن شهر به تحصیل مقدمات پرداخت. سپس به قم رفت و ده سال در این شهر به تکمیل علوم عقلی و نقلی مشغول بود. در بیست و هشت سالگی یا سی سالگی به تهران مهاجرت کرد و به وعظ و خطابه پرداخت.
در تهران او به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و از او لقب «فصیحالزمان» دریافت کرد. هنگام قتل ناصرالدین شاه از ملازمین او بود و در آن محل حضور داشت و پس از آن واقعه در سال ۱۳۱۳ قمری برای تسلیت نزد ولیعهد مظفرالدین میرزا به تبریز رفت و همراه با وی به تهران برگشت و ملقب به «سلطان الواعظین» شد.
فصیحالزمان سالهای متمادی در تهران منبر میرفت که بسیار با استقبال روبرو میشد و بسیاری از خواص و عوام برای شنیدن اشعار نغز و گفتار اثرگذارش پای وعظ او مینشستند.
فصیحالزمان شیرازی در سال ۱۳۲۴ شمسی در تهران درگذشت. او در ابن بابویه دفن است.
دیوان اشعار او با نام «دیوان فصیح الزمان شیرازی (رضوانی)» مشتمل بر غزلیات، قصاید، قطعات و رباعیات و همچنین منتخبی از آن به نام «گلهای فصیحالزمان رضوانی» به کوشش سید هادی حایری در شیراز به چاپ رسیدهاست.
منبع: ویکیپدیا