شعر یوسف گمگشته
سلام به مولیزی های عزیز، با پستی دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم. درادامه شعر یوسف گمگشته که از غزلیات معروف و زیبای شاعر بزرگ حافظ شیرازی است به همراه شعر، معنی، تعبیر غزل در فال و همچنین صوتی غزل، برای شما همراهان همیشگی آورده شده است. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما همراهان همیشگی واقع شود.
غزل شماره 255 دیوان حافظ – یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
معنی شعر یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
۱- یوسف گمشده باز به کنعان بازخواهد گشت و کلبه غمها سرانجام به گلستان شادمانی تبدیل می شود، پس غصه مخور.
۲- ای دل رنج دیده و غمگین من، حالت بهتر از این خواهد شد پس ناامید مشو و سرآشفته باز آرام و قرار خواهد یافت پس غم مخور.
۳- ای مرغ خوشخوان غم مخور زیرا اگر بهار عمر بر قرار باشد باز بر تخت گل نشسته و چتر گل را روی سر خواهی کشید.
۴- اگر چرخ زمانه زمان کوتاهی به کام ما نبود غم مخور زیرا که حال و روز زمانه همیشه یکسان و ناخوشایند نیست.
۵- هوشیار باش و هرگز نا امید مشو زیرا که از اسرار عالم غیب آگاهی نداری، در پشت پرده هستی، بازیهای بسیار هست، پس غم مخور.
۶- ای دل، اگر سیل نابودی بخواهد که بنیاد هستی را زیر و زبر کرده و از جا برکند، آنگاه که نوح کشتیبان تو است، از آن وجود سیلاب، غم مخور.
۷- اگر به شوق رسیدن کعبه در بیابان گام برمی داری حتی اگر خار مغیلان تو را آزارها دهد، غصه مخور.
۸-اگر چه منزل بسیار خطناک است و مقصد ما بسیار دور، اما هیچ راهی نیست که پایانی نداشته باشد، پس غم مخور.
۹- حال و روز ما را در فراق معشوق و سرسختی مدعیان را به تمامی خداوند تغییر ده روزگار می داند، پس غصه مخور.
۱۰- حافظ تا زمانی که در گوشه نیاز و خلوت شبهای تاریک هستی و سخنت دعاست و درست قرآن غصه ای نداشته باش.
تعبیر شعر یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور در فال:
تعبیر اول فال
سختی ها و رنجهای بسیاری در زندگی خود کشیده ای اما ناامید مشو.
چه بسیار بلاهایی که درواقع نعمت هستند و ما از مصلحت آن بی خبریم.
اگر به خدای بزرگ اعتقاد و توکل داشته باشی نباید غصه هیچ چیز دیگری را بخوری.
به زودی اتفاقاتی در زندگیت روی خواهد داد که پایانی است بر همه دردهای تو. پس ثابت قدم باش و از سرزنشهای دیگران مرنج که خدا با توست.
تعبیر دوم فال
مژده باد بر شما که گمشده به زودی پیدا خواهد شد، دردهای شما تمام می شود و روزگار خوشی و کامیابی فرا خواهد رسید.
اگرچه هنوز به مراد دل نرسیدید اما غم به دل راه ندهید که به زودی نشانه های خوبی از پایان غصه ها عیان خواهد شد.
انسان با خدایی هستید و همین خصلت نیکوی شما باعث شده از سختی ها و بلایا به راحتی عبور کنید.
به تلاوت قرآن ادامه دهید تا از مسیر راست منحرف نشوید و به بیراهه نروید.
صوتی شعر یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
دیوان حافظ
دیوان حافظ مجموعه اشعار حافظ را در بر میگیرد. اکنون، بیش از دویست سال از اوّلین چاپ رسمی این دیوان گذشتهاست، که در فاصله ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۶ ه. ق. در کلکته صورت گرفت.
محتوا
دیوان حافظ کتابی است مشتمل بر همه اشعار باقیمانده از حافظ. بیشترِ این شعرها به زبان فارسی است، اما اشعار ملمع (به زبان فارسی و عربی) و یک غزل تمام عربی هم در آن به چشم میخورد.
مهمترین بخش این دیوان، غزلیات است. شعرهایی در دیگر قالبهای شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی هم در این دیوان هست.
هیچ نشانهای مبنی بر نابودی بخش عمدهای از اشعار حافظ در دست نیست و علاوه بر این، حافظ در زمان حیاتش شهرت زیادی داشتهاست.
بنابراین زیاد نبودنِ تعداد شعرهای موجود در دیوان نشان میدهد که او شاعر پرکاری نبودهاست.
غزلیات
شمار همهٔ غزلهایی که بهطور کلی مورد پذیرش واقع شدهاند، کمتر از ۵۰۰ غزل هستند: ۴۹۵ غزل در ویرایش قزوینی و غنی، ۴۸۶ غزل در ویرایش دوم خانلری و ۴۸۴ غزل در ویرایش سایه.
رباعیات
اصالت رباعیات حافظ مورد تردید جدی است و ازاینرو همهٔ رباعیات از ویرایش سایه زدوده شدهاست.
پرویز ناتل خانلری رباعیات حافظ مینویسد: «هیچیک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزلسرا نمیافزاید.»
منبع: ویکیپدیا