از در درآمدی و من ازخود به در شدم
با سلام و عرض ادب خدمت شما همراهان گرامی سایت محبوب مولیزی.در این پست قصد دارم که یک غزل دیگر از سعدی شیرازی بنام از در درآمدی و من ازخود به در شدم را تقدیم شما عزیزان کنم.
در ادامه شما عزیزان معنی این غزل و شعری از استاد شجریان در رابطه با همین غزل را خواهید دید.
با سپاس از نگاه گرم شما عزیزان.
شعر از در درآمدی و من ازخود به در شدم
دیوان اشعار سعدی غزل شماره 374
متن غزل:
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
******
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
******
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
******
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
******
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
******
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
******
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
******
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
******
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
******
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
معنی شعر از در درآمدی و من ازخود به در شدم
بیت1: وقتی که از در وارد شدی، من از خود بی خود شدم، انگار که مُردم و به جهان دیگر رفتم.
بیت2: منتظر بودم تا کسی از دوست(عشق) برایم خبر آورد، اما خود معشوق آمد و من با دیدن او بیهوش شدم.
بیت3: من همچون شبنمی ناچیز در مقابل خورشید بودم و به مددِ گرمای عشق تو به والاترین مرتبه رسیدم.(عیوق: ستاره ای است سرخ و روشن در طرف راست مجرة بدنبال ثریا. نامگذاری آن به این دلیل بوده که گویا این ستاره نگهبان ثریا است.)
بیت4: به خود گفتم، معشوق را ببینم شاید دردِ اشتیاق من آرام شود. (تسکین یابد) اما وقتی او را دیدم، مشتاقتر شدم.
بیت5: چون قدرت رفتن به پیش یار را نداشتم، مدتی با پا راه را طی کردم و مدتی با سر ( با شور و اشتیاق ) راه را طی نمودم.
بیت6: برای آن که راه رفتن او را ببینم و سخن گفتن او را بشنوم، تمام وجودم را چشم و گوش کردم.
بیت7: من چگونه میتوانم چشم از دیدن معشوق بردارم و به او ننگرم، زیرا با اولین نگاه به او چشمانم بینا شد. ( بصیرت یافتم ).
بیت8: نسبت به تو وفادار نبودهام اگر یک روز آسوده و آرام زندگی کرده باشم. ( تمام روزهای عمرم همراه با غم و اندوه فراق و یا اشتیاق دیدار گذشت. )
بیت9: او توجه و علاقهای به عاشق کردن من نداشت، من خودم اسیر نگاههای همچون کمند او شدم.(کمند:دام و طنابی که در جنگ بر گردن دشمن یا در شکار بر گردن حیوان می انداختند و او را به جانب خود می کشیدند.- التفات: بگوشه ٔ چشم نگریستن)
بیت10: از من میپرسند که ای سعدی! روی سرخ و شاداب تو را چه کسی زرد و بیمار کرد؟ پاسخ میدهم که عشق مانند کیمیا بر وجود بیارزش من اثر کرد و من اینگونه معتبر و ارزشمند شدم.
از در درآمدی و من از خود به در شدم شجریان دانلود
در ادامه شما عزیزان می توانید این آهنگ بسیار زیبا را از استاد شجریان بنام آواز و سنتور (آلبوم دستان) را دانلود کنید.
پخش آنلاین:
امیدوارم از مطالب ارائه شده راضی بوده باشید.
با تشکر مولیزی.