ملت عشق از همه دینها جداست

ملت عشق از همه دینها جداست

ملت عشق از همه دینها جداست

با عرض وقت بخیر و خوش آمد گویی به شما همراهان گرامی سایت مولیزی.دراین پست قصد معرفی  شعر ملت عشق از همه دینها جداست را از مولانا دارم.امیدوارم هرآنچه که به دنبال آن هستید را در این پست بیابید.

شعر ملت عشق از همه دین ها جداست

این شعر در دفتر دوم مثنوی معنوی مولانا واقع شده است.

داستان موسی و شبان

شعر: عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان

 

1: وحی آمد سوی موسی از خدا

بندهٔ ما را ز ما کردی جدا

******

2: تو برای وصل کردن آمدی

یا برای فصل کردن آمدی

******

3: تا توانی پا منه اندر فراق

ابغض الاشیاء عندی الطلاق

******

4: هر کسی را سیرتی بنهاده‌ام

هر کسی را اصطلاحی داده‌ام

******

5: در حق او مدح و در حق تو ذم

در حق او شهد و در حق تو سم

******

 6: ما بری از پاک و ناپاکی همه

7: من نکردم امر تا سودی کنم

بلک تا بر بندگان جودی کنم

******

8: هندوان را اصطلاح هند مدح

سندیان را اصطلاح سند مدح

******

9: من نگردم پاک از تسبیحشان

پاک هم ایشان شوند و درفشان

******

10: ما زبان را ننگریم و قال را

ما روان را بنگریم و حال را

******

11: ناظر قلبیم اگر خاشع بود

گرچه گفت لفظ ناخاضع رود

******

12: زانک دل جوهر بود گفتن عرض

پس طفیل آمد عرض جوهر غرض

******

13: چند ازین الفاظ و اضمار و مجاز

سوز خواهم سوز با آن سوز ساز

******

14: آتشی از عشق در جان بر فروز

سر بسر فکر و عبارت را بسوز

******

16: عاشقان را هر نفس سوزیدنیست

بر ده ویران خراج و عشر نیست

******

17: گر خطا گوید ورا خاطی مگو

18: خون شهیدان را ز آب اولیترست

این خطا را صد صواب اولیترست

******

19: در درون کعبه رسم قبله نیست

چه غم از غواص را پاچیله نیست

******

20: تو ز سرمستان قلاوزی مجو

جامه‌چاکان را چه فرمایی رفو

******

21: ملت عشق از همه دینها جداست

عاشقان را ملت و مذهب خداست

******

22: لعل را گر مهر نبود باک نیست

عشق در دریای غم غمناک نیست

******

منبع: ویکی نبشته

معنی ملت عشق از همه دینها جداست

بیت1: از بارگاه الهی به موسی (ع) وحی رسید که ای موسی ، تو بندۀ ما را از ما جدا کردی .

بیت2: آیا تو برای پیوند دادن بندگان به حضرت حق آمده ای یا برای بریدن این پیوند ؟

بیت3: تا توانی در عرصه فراق و جدایی گام مسپار زیرا ناپسندترین چیزها در نزد من طلاق و جدایی است .

بیت4: من در وجودِ هر کسی ، خوی و عادتی قرار داده ام و به هر کسی شیوه ای خاص در بیان مقصود و منظور خود داده ام .

بیت5: آن سخنان نسبت به حال و مرتبۀ استعداد او مدح و ستایش است . یعنی آن سخنان ساده و پیش پا افتاده نسبت به سطح درک و شعور چوپان ، واقعاََ مدح و ستایش حق تعالی است . ولی همان سخنان نسبت به حال و مرتبۀ استعداد تو (موسی) نکوهش و بدگویی حق تعالی است . چنانکه چیزی برای ذائقۀ او همانند عسل ، شیرین می نماید . ولی برای ذائقۀ تو ، سمّ ناگوار .

بیت6: خداوند می فرماید : ذات ما از پاکی و ناپاکی بری و مبرّاست . یعنی از مرتبۀ تنزیه و تشبیه بالاتر است و نیز از هر روحی که در عبادت سست است و یا چالاک .

بیشتر بخوان بیشتر بدان  صلاح کار کجا و من خراب کجا

بیت7: من اگر به بندگانم گفتم که عبادت ام کنید . منظورم این نبود تا سودی ببرم . بلکه خواستم بر بندگانم جود و بخششی کنم .

بیت8: برای مثال ، هندوها با تعابیر هندی خدا را ستایش و عبادت می کنند . و سندی ها نیز با تعابیر و اصطلاحات ویژه خود خدا را ستایش می کنند .

بیت9: من از تقدیس و تسبیح بندگانم ، پاک و مقدس نمی شوم . بلکه این آنان اند که بر اثر این عمل ، پاک می شوند و اذکاری همچون مروارید از زبانشان فرو می پاشد .

بیت10: ما که حق تعالی هستیم به زبان و گفتار مردمان کاری نداریم . بلکه با قلب و درون آنان کار داریم .

بیت11: اگر قلب فروتن و خاشع باشد . ما به قلب می نگریم . هر چند که ظاهر گفتار ، نرم و فروتن نباشد .

بیت12: زیرا قلب به منزلۀ جوهر است و گفتار ، عَرَض محسوب می شود . بنابراین ، عَرَض ، تابع جوهر است و منظور و غَرَض اصلی ، همان جوهر است .

بیت13: تا کی می خواهی با این کلمات پر پیچ و تاب و پر رمز و راز و آکنده از مجاز سخن بگویی ؟ من آتش پر اخگر عشق را خواهانم . با آن عشق بسوز و بساز .

بیت14: ای کسی که دلبستۀ قیل و قالی ، از عشق الهی در قلب و جانت آتشی برافروز و اندیشه و عبارت را یکسره بسوزان .

بیت15: در اینجا حق تعالی دوباره به حضرت موسی (ع) خطاب می کند : ای موسی ، در میان بندگان من ، آنها که رعایت آداب می کنند نوعی دیگراند و آنان که بر جان و روانشان ، شرر عشق الهی افتاده نوعی دیگر .

بیشتر بخوان بیشتر بدان  ای که با سلسله زلف دراز آمده ای

بیت16: عاشقان سوخته دل ، هر دَم در آتشِ عشق الهی می سوزند . زیرا از روستای ویران شده ، خراج و عُشر نمی گیرند .

بیت17: اگر عاشق دل سوخته بر حسب ظاهر ، سخنی به خطا هم گفت . تو او را خطاکار مدان . و اگر شهید ، غرق در خون هم که باشد نیازی نیست او را غسل دهی .

بیت18: برای شهیدان ، خون پسندیده تر از آب است و این خطایی که عاشق بر زبان می راند از صد درستی هم پسندیده تر و بهتر است .

بیت19: در داخل کعبه ، آداب یافتن قبله وجود ندارد . اگر شناگر پاپوش نداشته باشد چه غمی بر اوست . ( پاچیله = کفش و پاافزار ، نوعی کفش که برای کوبیدن برف به پا کنند )

 

بیت20: تو نباید از شوریدگان سرمست ، انتظار رهبری و دستگیری داشته باشی . چگونه تو کسی را که لباس های پاره دارد امر به رفو کردن می کنی .

بیت21: آیین عشق از همۀ دین ها و آیین ها جُداست . دین و مذهب عاشقان همانا خداست.

بیت22: اگر لعل ، مُهر و نشانی نداشته باشد ، باکی نیست . عشق در دریای اندوه ، اندوهگین نشود . [ لعل به خودی خود ارزش ندارد چه مُهر داشته باشد یا نداشته باشد و یا به صورت سکه درآمده باشد و یا در نیامده باشد . زیرا ارزش و بهای لعل به شکل و هیأت ظاهری آن بستگی ندارد . بلکه ذاتاََ ارزشمند است . همینطور عاشق صادق چه مقیّد به آداب و رسوم شرعی باشد و چه نباشد باکی بر او نیست . هر چند که اگر به آداب شرع درآید نور علا نور است .

 

امیدوارم از مطالب ارائه شده راضی بوده باشید.

باتشکر مولیزی.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *