اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما همراهان گرامی سایت مولیزی.خیلی خوش آمدید.لطفا درادامه با ما همراه باشید تا معنی و تفسیر و… این غزل از حضرت حافظ را برای شما عزیزان به اشتراک بگذارم.

با تشکر از نگاه گرم شما.

شعر اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

دیوان اشعار,غزل شماره 216

این غزل حافظ یکی از غزل‌هایی است که شاعر درباره فراق (نه مرگ) شاه شیخ ابو اسحاق سروده و از دوری او ناله می‌کند. یاری که همچون فرشتگان پاک و معصوم بوده و با حضور او خانه حافظ همچون بهشت برین بوده است. دل می‌خواسته که به بوی یار تمام شهر را پر کند اما اکنون افسوس می‌خورد که نمی‌دانسته یارش از این دیار قصد سفر دارد.

نام شعر: آن یار کز او خانه ما جای پری بود

متن غزل:

سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود

************

دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش

بیچاره ندانست که یارش سفری بود

************

تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد

تا بود فلک شیوه او پرده دری بود

************

منظور خردمند من آن ماه که او را

با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود

************

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود

************

خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین

افسوس که آن گنج روان رهگذری بود

************

با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود

************

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

از یمن دعای شب و ورد سحری بود

************

معنی وتفسیر شعر اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت

بیت۱- من در خانه معشوقی دارم که از وجود او، خانه ی من به جایگاه پری رویان مبدّل شده است و سراپایش هم، چون فرشته از عیب و نقص پاک و مبرّا است.

بیت٢- دل گفت که به امید و آرزوی او در این شهر اقامت میکنم، بیچاره نمی دانست که پارش آهنگ سفر کرده است.

بیت٣- از رفتن او غمگین شدم و نمی خواستم کسی بفهمد، ولی این تنها من نیستم که راز دلم بر همه آشکار شده، بلکه تا دنیا بوده است، روش او افشا و رسوا کردن راز عاشقان بوده است.

بیت۴- معشوق خردمند من آن ماهرویی است که با وجود نیکی رفتار، صاحبنظر نیز هست.

بیت۵- طالع ناسازگار و شوم من ماهرو را از چنگ من در آورد. چه می توانم بکنم، چرا که بخت و اقبال من، گردش ماه است که بیش از دو هفته نیست.

بیت۶- ای دل! گله نکن و عذر معشوق را قبول کن، زیرا تو درویش فقیری هستی و او در کشور حسن و جمال، پادشاه خوبان است و ادّعای سلطنت دارد.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  خانه انوری کجا باشد

بیت۷- روزگار خوش ما زمانی بود که با درست طی شد و بانی اوقات ما، همه در بی حاصلی و بی خبری گذشت.

بیت۸- نشستن بر لب جوی آب و کنار بوستان گل های سرخ و نسرین و بر روی چمن، لذت بخش است، اما افسوس که آن معشوق زیبا و دلربا به سرعت از اینجا گذشت و این تفریح بی وجود او خوب و خوش نبود.

بیت۹- ای بلبل عاشق، خود را از این حسادت هلاک کن که هنگام سحر، معشوق تو (کل) با باد صبا مشغول عشوه و عرضه کردن خود بود.

بیت۱۰- هر گنج سعادتی که خداوند به حافظ داد از برکت دعای شبانگاه و درس صبحگاهی بود.

اوقات خوش آن بود که با دوست به سررفت تعبیر فال

مدتی‌ست احساس می‌کنی با سختی روبرو شده‌ای. شاید در مدت زمان کوتاه دچار مشکل و رنجش بشوی ولی نگران نباش که خیلی زود حل خواهد شد.

گاهی اوقات، زمان خود را صرف کارهای بیهوده می‌کنی و بعد از اینکه فرصت‌های خود را از دست داده‌ای، احساس ندامت می‌کنی. این را بدان که خوشی همیشه پایدار نیست و در موقع همنشینی و مجالست باید قدر دوستان را بدانی. کسی را دوست داری و برایت مانند گنجی گرانبهاست و حاضری همه چیزت را به خاطر او از دست بدهی.

اما چرا این همه ولخرجی؟ کمی قدر پولی را که بدست آورده‌ای بدان، تو نمی‌توانی همه خواسته‌های او را برآورده سازی. دعا و نماز را فراموش مکن و همواره خواسته دل را از خدا بخواه تا دوباره تو را از مال بی نیاز گرداند.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت صوتی

در ادامه شما عزیزان این شعر زیبا را از علی موسوی گرما رودی می شنوید.

پخش آنلاین:

برای دانلود این فایل صوتی اینجا کلیک کنید.

 

امیدوارم از مطالب ارائه شده راضی بوده باشید.

با تشکر مولیزی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *