شعر تولد از حافظ

شعر تولد از حافظ

شعر تولد از حافظ

سلام به مولیزی های عزیز، چه کسی است که عاشق غزلیات و اشعار زیبای حافظ نباشد. اما اگر می خواهید برای تبریک تولد عاشقانه یکی از نزدیکان یا همسر خود، از اشعاری بی نظیر استفاده کنید، شعر تولد از حافظ شیرازی نیز گزینه ی مناسبی خواهد بود. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما مولیزی های عزیز واقع شود.

شعر تولد از حافظ شیرازی

ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز درگرفت
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت
هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت
چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

✦✦✦✦✦✦✦

خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
علی رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موج ماست
شعر تبریک تولد از حافظ
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

✦✦✦✦✦✦✦

ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی گیرد

ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه

شعر تولد از حافظ

شعر تبریک تولد از حافظ

به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها

بیشتر بخوان بیشتر بدان  در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

طفیل هستی عشقند، آدمی و پری
ارادتی بنما، تا سعادتی ببری

در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع

ای غایب از نظر، به خدا می سپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

ای صبا گر بگذری بر کوی مهر افشان دوست
یار ما را گو سلامی، دل همیشه یاد اوست

✦✦✦✦✦✦✦

حافظ صبور باش که در راه عاشقی
هر کس که جان نداد به جانان نمی رسد

مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می کند هر دم فریب چشم جادویت

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را

ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی ست
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند!
چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند!

✦✦✦✦✦✦✦

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد

دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا؟

دیوان حافظ

دیوان حافظ مجموعه اشعار حافظ را در بر می‌گیرد. اکنون، بیش از دویست سال از اوّلین چاپ رسمی این دیوان گذشته‌است، که در فاصله ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۶ ه. ق. در کلکته صورت گرفت.

محتوا

دیوان حافظ کتابی است مشتمل بر همه اشعار باقی‌مانده از حافظ. بیشترِ این شعرها به زبان فارسی است، اما اشعار ملمع (به زبان فارسی و عربی) و یک غزل تمام عربی هم در آن به چشم می‌خورد. مهمترین بخش این دیوان، غزلیات است. شعرهایی در دیگر قالب‌های شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی هم در این دیوان هست. هیچ نشانه‌ای مبنی بر نابودی بخش عمده‌ای از اشعار حافظ در دست نیست و علاوه بر این، حافظ در زمان حیاتش شهرت زیادی داشته‌است. بنابراین زیاد نبودنِ تعداد شعرهای موجود در دیوان نشان می‌دهد که او شاعر پرکاری نبوده‌است.

بیشتر بخوان بیشتر بدان  تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

غزلیات

شمار همهٔ غزل‌هایی که به‌طور کلی مورد پذیرش واقع شده‌اند، کمتر از ۵۰۰ غزل هستند: ۴۹۵ غزل در ویرایش قزوینی و غنی، ۴۸۶ غزل در ویرایش دوم خانلری و ۴۸۴ غزل در ویرایش سایه.

رباعیات

اصالت رباعیات حافظ مورد تردید جدی است و ازاین‌رو همهٔ رباعیات از ویرایش سایه زدوده شده‌است. پرویز ناتل خانلری رباعیات حافظ می‌نویسد: «هیچ‌یک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزل‌سرا نمی‌افزاید.»

منبع: ویکیپدیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *